وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

خلاصه کتاب: ارتباطات جهانی و سیاست خارجی

خلاصه کتاب: ارتباطات جهانی و سیاست خارجی

نویسنده: ایتان گیلبوا

گردآوری و ترجمه: دکتر حسام الدین آشنا، محمد صادق اسماعیلی

انتشارات: دانشگاه امام صادق (ع)- 1388

خلاصه کننده:‌ محمود فروزبخش- دانشکده مدیریت- دانشگاه تهران

درس: ارتباطات بین الملل و میان فرهنگی- ترم اول-1388

مدرس: حسن بشیر

 

فصل اول: ارتباطات جهانی و سیاست خارجی

در این مقاله به بررسی تاثیر ارتباطات جهانی بر تدوین و هدایت سیاست خارجی می پردازد. در این نوشتار ثابت شده است که از ارتباطات جهانی، هم رهبران و مقامات رسمی را تحت فشار قرار می دهد و هم فرصت هایی را برای دست یابی به اهدافشان در اختیار آنان قرار می دهد.

در این مقاله نوعی طبقه بندی ارائه شده که در آن، ارتباطات جهانی به عنوان یک عامل در فرآیند سیاست گذاری، با شاخصه هایی مشابه از نظر نوع، عملکرد، زمینه و مفهوم بررسی شده است. در اینجا چهار گونه عامل شناسایی شده اند:

1-     عامل کنترل کننده : نظریه تاثیر سی ان ان

نظریه تاثیر سی ان ان به این امر اشاره دارد که تلویزیون جهانی، به عامل مستقیم و شاید حتی مسلط در تدوین سیاست ها در حوزه امور دفاعی و امور خارجی تبدیل شده است. این امر نتیجه بازتاب های ایجاد شده توسط سیاست گذاران، تحت تاثیر نقش های ایفا شده توسط ارتباطات جهانی، به ویژه نقش های ایفا شده توسط شبکه سی ان ان است. این تاثیرات عباتند از: نقش تلویزیون های جهانی در پوشش خبری سرکوب اعتراض دانشجویان توسط دولت چین، در میدان تیانمن پکن، در ژوئن 1989، جنگ خلیج فارس که به دنبال تهاجم عراق و اشغال کویت در سال های 1990 و 1991 به وقوع پیوست. کودتا در روسیه در آگوست 1991، جنگ های داخلی در شمال عراق، سومالی، رواندا، بوسنی و کزوو.

اگر دولتی بخواهد مداخله ای انجام دهد، او ممکن است به پوشش خبری جهانی از شرارت ئر منطقه ای که قصد مداخله دارد نیاز داشته باشد تا سیاست خود را توجیه کند، اما صرف این پوشش برای تحمیل مداخله به سیاست گذاران کافی نیست. این استدلال نشان دهنده ناسازگاری روش شناختی است. در برخی موارد، دولت ها خود را در پی مداخله کردن هستند، لذا نه تنها با پوشش رسانه ای از شرارت در منطقه موردنظر مخالفت نمی کنند بلکه در واقع خود آن را آغاز می کنند یا مورد تشویق قرار می دهند. در مقایسه با این موارد، نمونه هایی هست برای انجام آن مقاومت می کنند.

2-     عامل فشار: سیاست بی وقفه

هر چند این مدعا که ارتباطات جهانی در حال تبدیل شدن به عاملی کنترل کننده در تدوین سیاست های مرتبط با منازعات بین المللی است، توسط شواهد کافی پشتیبانی نمی شود، اما مطمئنا بر بسیاری از ابعاد مهم سیاست خارجی و دیپلماسی تاثیرگذار است. به این ترتیب، ارتباطات جهانی می تواند بیشتر به عنوان عامل فشار عمل کند. فشار بدین معناست که در حقیقت، پوشش خبری جهانی می تواند فرآیند سیاست گذاری را که در اصل وظیفه بروکراسی حرفه ای است منقطع کند و از آن جا رهبران می توانند به چینش مجدد اولویت ها اقدام کنند. آن ها احساس نمی کنند که به پیروی از سیاست خاصی مجبور اقدام کنند. آن ها احساس نمی کنند که به پیروی از سیاست خاصی مجبور شده اند که توسط رسانه ها تقاضا شده، یا از طریق پوشش خبری به آن اشاره شده است. اصولا ارتباطات جهانی، از طریق سرعت بالای انتشار و انتقال اطلاعات، بر فرآیند سیاست اعمال فشار می کند.

سرعت پیام های دیپلماتیک در قرن بیستم، از هفته ها به دقیقه ها تغییر کرده است. سرعت افزون تر مبادلات دیپلماتیک در تلویزیون های جهانی، وضعیت عمدتا دشواری را برای همه  بازیگران دخیل در سیاست خارجی مانند رهبران سیاسی، کارشناسان، دیپلمات ها و روزنامه نگاران، فراهم کرده است.

معمولا گزارشگران می توانند تصاویر را منتقل کنند، در حالی که ممکن است زمینه و معنای رویدادها را درک نکنند، و زمان کافی نیز برای تحلیل، انعکاس و توضیح آن چه دیده اند در اختیار نداشته باشند. در نتیجه، گزارشات ممکن است ناقص، تحریف شده و حتی گمراه کننده باشند، اما رهبرانی که آن ها را مشاهده می کنند بر این باور باشند که آن ها کامل و دقیق هستند و از آن ها به عنوان منابع اصلی اطلاعاتی خود استفاده کنند و به دنبال آن، سیاست های نادرستی را اتخاذ کنند.    

3-     عامل میانجی : دلالی سیاسی بین المللی

انقلاب ارتباطاتی موجب شد که به روزنامه نگاران برجسته چنین القا شود که می توانن به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، برای خود نقش میانجی گری که در بحران های پیچیده بین المللی را قائل شوند. این میانجیگری نوعا هنگامی ایفا می شد که هیچ گونه تماسی بین دشمنان وجود نداشت و هیچ طرف سومی نیز برای حل اختلافشان به آن ها کمک نمی کرد. معمولا روزنامه نگاران نقش های میانجیگری را در زمینه ای مطبوعاتی، مانند مصاحبه ها، انجام می دادند. در این شیوه، این روزنامه نگاران اصولا کارکرد تسهیل کننده مذاکرات را بر عهده دارد.

میانجیگری بین المللی توسط روزنامه نگاران، ممکن است موجب ایجاد برخی مسائل دشوار اخلاقی و حرفه ای گردد. از روزنامه نگاران انتظار می رود تا گزارشاتی بدون تعصب، به شدت حرفه ای و نسبتا عینی از فرآیندهای بین المللی ارائه کنند. اگر روزنامه نگاران، به موفقیت حرکت دیپلماتیکی که خود مستقیما آن را ایجاد کرده اند، علاقه مند باشند ممکن است این استانداردها مورد مصالحه قرار گیرند.

4-     عامل ابزاری: دیپلماسی رسانه ای

امروزه رهبران از ارتباطات جهانی به عنوان  ابزاری مهم برای پیش برد مذاکرات، و نیز بسیج حمایت عمومی از توافقات استفاده می کنند. دیپلماسی رسانه ای مناسب ترین مفهوم برای تحلیل این کاربردهاست، اما نحوه ارجاع به این مفهوم در ادبیات حرفه ای، به شدت مغشوش است. دیپلماسی رسانه ای، از طریق فعالیت های متعدد رسانه ای عادی و ویژه، پی گیری می شود که این فعالیت ها، شامل کنفرانس های مطبوعاتی، مصاحبه ها، دیدار سران حکومت ها و میانجیگران در کشورهای رقیب، و رویدادهای رسانه ای برانگیزاننده است که برای گشودن عصری جدید در روابط متقابل سازماندهی می شوند.

دیپلماسی جدید در عصر جدید با دو مولفه شناخته می شود:فاش نمودن مذاکرات برای رسانه ها، و مذاکرات مستقیم بین رهبران عالی رتبه. تاثیرات مستقیم رویدادهای رسانه ای بر دیپلماسی عمومی عبارتند از:

بی اهمیت نمودن نقش سفرا

شکستن بن بست های دیپلماتیک

فراهم نمودن شرایطی مطلوب برای بستن قرارداد

نوع عامل

عملکرد

زمینه

مفهوم

کنترل کننده

جا به جایی

سیاست گذاران

مداخله نظامی بشردوستانه

تاثیر سی ان ان

عامل فشار

تحمیل فشار بر سیاست گذاران

تصمیم سازی

سیاست بی وقفه

عامل میانجیگری

میانجی گری

میانجی گری بین المللی

دلالی سیاسی بین المللی

عامل ابزاری

ترویج مذاکرات و توافقات

حل مناقشات

دیپلماسی رسانه ای

اصولا این تغییرات چشم گیر از آنجایی ناشی می شوند که ابداعات و ابتکارات در حوزه فن آوری های ارتباطاتی، سبب شده است تا شبکه های خبری جهانی مانند سی ان ان بین المللی، بی بی سی ورد و اسکای، در جهت انتشار غالبا زنده و مستقیم تمامی تقریبا تحولات مهم جهان رویدادها، و تقریبا برای همه مکان های کره خاکی، توانمند شوند.

امروزه توافقی گسترده وجود دارد که رسانه های جهانی، موجب تغییر شکل سیاست خارجی شده اند. این فصل به صورت انتقادی،‌به بررسی تئوری های گوناگون و مفاهیم تحلیلی ایجاد شده برای توضیح تاثیر ارتباطات جهانی بر شکل دهی سیاست خارجی می پردازد.

فصل دوم : ارتباطات جمعی و دیپلماسی

چهارچوب نظری

این مطالعه،‌ شش مدل مفهومی را برای تعریف و تحلیل نقش رسانه ها در دیپلماسی معاصر ارائه می کند. این مدل ها به دو دسته تقسیم می شوند. سه مدل اول دیپلماسی سری، دیپلماسی درهای بسته و درهای آشکار به محدودیت های اعمالی از سوی مقامات رسمی بر پوشش رسانه ها و میزان قرار گرفتن مذاکرات درمعرض دید رسانه ها و افکار عمومی می پردازند. مدل های گروه دوم دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه ای و دیپلماسی میانجی گری رسانه ای به موضوع استفاده گسترده از رسانه ها، به وسیله مقامات رسمی و گاه به وسیله روزنامه نگاران، برای پیش برد مذاکرات مرتبط هستند. مدل های دیپلماسی درهای بسته و دیپلماسی میانجی گری رسانه ای، اختصاصا در اینجا برای نخستیت بار ارائه شده اند. چهار مدل دیگر، با این که در گذشته توضیح داده شده اند، در این مطالعه،‌مدل ها را در کنار استفاده های عملی از آن ها، از طریق مثال های متعدد و موردکاوی فرآیندهای اصلی دیپلماتیک معاصر شرح می دهد.

رشد مشارکت توده مردم در فرآیندهای سیاسی، موجب تغییرشکل بسیاری از جوامع از فردسالاری به مردم سالاری، شد. انقلاب در فن آوری های ارتباطی و توانایی پخش رسانه ای گسترده و غالبا زنده هر تغییر مهمی در دنیا به همه نقاط جهان، به جهانی شدن روزنامه نگاری الکترونیکی، رشد گسترده شبکه ها، ایستگاه های رادیویی و تلویزیونی و مصرف کنندگان ارتباطات در سرتاسر جهان منجر گردید. در نتیجه، نه فقط قدرت نظامی و اقتصادی یک ملت یا رهبر، بلکه تصویر آن ها نیز به تاثیرگذاری آن ها بر شرایط جامعه بین المللی کمک می کند.

سیاستمداران و روزنامه نگاران عقیده دارند که هم گرایی این انقلاب ها در سیاست و ارتباطات، به ایجاد یک نظام حاکم منجر شده است که در آن، رسانه ها غلبه دارند. ریچارد لوگار، این نظام را مدیالیسم نامیده است و دیوید جرجن، از آن به عنوان تله دموکراسی یاد می کند. برخی نیز عقیده دارند که این تغییر شکل در قدرت رسانه ها، خلق پدیده ای جدید در سیاست خارجی را سبب شده که به عنوان تاثیر سی ان ان شناخته شده است. چیزی که به وسیله آن، به خصوص در مورد فجایع انسانی، مقامات رسمی کنترل خود را بر روند تصمیم گیری، به نفع شبکه های تلویزیونی جهانی از دست می دهند. علی رغم این اصطلاحات کاذب، کالب عقیده دارد که در واقع، فقط یک رهبر خارجی بی خرد می تواند هنوز هم قدرت شبکه های تلویزیونی خبری را دست کم بگیرد.

دیپلماسی سری:

دیپلماسی سری، به وسیله کنارگذاشتن و محروم ساختن مطلق رسانه ها و افکار عمومی از مذاکرات و سیاست گذاری های مرتبط شناخته می شود. روزنامه نگاران، عامه مردم و بیشتر سیاست مداران و مقامات رسمی، از آنچه در این ملاقات ها اتفاق می افتد. طرح هایی که مبادله می شوند. و معاهداتی که مورد مذاکره قرار می گیرند و بر سر آن ها توافق می شود، بی خبرند. مردم خواستار اطلاعاتی درباره مذاکرات هستند به طور کلی، رسانه ها این تقاضا را برآورده می کنند. جایگاه بالا و موقعیت مذاکره کنندگان و چالش های عمده، به برپایی گفت و گوهای سری منجر می شود. با این حال، در تعداد اندکی از موارد بحرانی و بسیار حساس، مانند مذاکرات کسینجر در چین، حتی سیاست گذاران شناخته شده و سطح بالا نیز قادربوده اند مذاکرات سری را دنبال کنند.

دیپلماسی پشت درهای بسته:

اگر قرار باشد مذاکرات در یک دوره زمانی طولانی ادامه یابند، نمی توان روند محرمانه را در مذاکرات سطح بالا، بین چندین نفر از رهبران کشورها یا وزرا، همواره حفظ کرد. در این جا می توان به سه نمونه از این نوع دیپلماسی اشاره داشت. اولین مورد میان انور سادات رئیس جمهور مصر، کارتر و مناخیم بگین نخست وزیر اسرائیل برمی گردد. مورد دیگر به تلاش روسای جمهور بوسنی و صربستان و کرواسی برای پایان دادن به جنگ بوسنی اشاره کرد. کلینتون نیز از این روش استفاده نمود و ملاقات هایی میان یاسر عرفات و بنیامین نتانیاهو فراهم آورد. در تمام این نمونه ها، جداسازی مذاکرات از رسانه ها مهم ترین مسئله بوده است.

دیپلماسی آشکار

دیپلماسی آشکار به مذاکراتی اشاره دارد که به راحتی در دسترس رسانه ها بوده و در معرض مناظره ها و بررسی های عمومی قرار دارند. این امر با پوشش رسانه ای گسترده و مستقیم مذاکرات بین المللی توصیف می شود. در این مدل، مذاکره کنندگان، به صورت مکرر، کنفرانس های مطبوعاتی برگزار می کنند، گزارش می دهند، اجازه مصاحبه داده و حتی به گزارش گران اجازه می دهند تا به اتاق کنفرانس دست پیدا کنند در هر دو مدل دیپلماسی آشکار و درهای بسته،‌ مردم از مذاکرات باخبر هستند و می دانند که چه کسانی، کجا و چه موقع مذاکره می کنند. در مدل آشکار و درهای بسته، مردم از مذاکرات باخبر هستند و می دانند که چه کسانی، کجا و چه موقع مذاکره می کنند. در مدل آشکار مردم همچنین از دستور کلی جلسات و اهداف اصلی مذاکرات مطلع هستند و گزارش های منظمی درباره پیش رفت گفت و گوهادریافت می کنند. در عین حال حتی آشکارترین گفت و گوها نیز به طور کامل برای مردم فاش نمی شود.

سطوح پوشش رسانه ای

جدول پیش رو تفاوت های عمده بین سه مدل نخست را، بر اساس چندین شاخص اساسی نشان می دهد. این شاخص ها عبارتند از: بازیگران مشخص شده بر اساس روابط موجود، اهداف، میزان توافق مورد انتظار، نوع موضوعات، امتیازات مورد انتظار، تاثیرات مورد انتظار بر افکار عمومی، سطوح کنترل پذیری و پوشش رسانه ای.

هنگامی که با دشمنان درباره موضوعات، بسیار حساس سیاسی و امنیتی  مداکره می شود. هنگامی که ممکن است خود مذاکرات جدال آمیز بوده و برای دست یابی به پیش رفتی چشم گیر، طراحی شده باشند. و هنگامی که امتیازات مورد انتظار بسیار هنگفت و جدال برانگیز بوده و تاثیر توافقات حیرت انگیز و قابل توجه باشد، مقامات رسانه ها را از دست رسی به مذاکرات محروم کنند. هنگامی که ممکن است مذاکرات، از سوی برخی گروه ها نامشروع تلقی شود و انتظار می رود که امتیازات داده شده و نتایج به دست آمده مهم باشند، مقامات اجازه پوشش رسانه ای بسیار محدودی را می پذیرند. اما هنگامی که طرفین مذاکرات، روابطی دوستانه دارند. یا با موضوعات غیر سیاسی و غیر امنیتی سروکار دارند. هنگامی که هدف از مذاکرات، حفظ یا ارتقا روابط خوب موجود باشد و در آخر هنگامی که امتیازات کم بوده و برای عمومی مردم قابل قبول باشد و در نتیجه آن، انتظار نمی رود که گفت و گوها و توافقات مجادله برانگیز باشند، مقامات ملاحظات کمتری درباره پوشش رسانه ها دارند.

شاخص ها

دیپلماسی سری

دیپلماسی پشت درهای بسته

دیپلماسی آشکار

بازیگران

دشمنان

طرف های متخاصم

نتحدان

اهداف

تغییر شکل روابط

شکستن بن بست ها

حفظ/ ارتقا روابط

مشروعیت

ندارد

تصدیق/ مجادله

تصدیق

موضوعات

امنیتی / سیاسی

امنیتی/ سیاسی

موضوعات خوش آیند

امتیازت

بسیار زیاد

زیاد

بسیار کم

نتایج

با اهمیت

قال توجه

جزئی

کنترل پذیری

کامل

قابل توجه

حداقل

پوشش

ندارد

بسیار محدود

گسترده

دیپلماسی عمومی

دیپلماسی های عمومی فعالیت هایی در زمینه های تبادل اطلاعات، آموزش و فرهنگ، با هدف تاثیرگذاری بر دولتی خارجی،‌از طریق تاثیر گذاردن بر شهروندان آن است. دیپلماسی عمومی از شیوه ها و روش های متعددی بهره می برد که تنها یکی از آن ها ، رسانه های جمعی است دیگر کانال ها عبارتند از: تبادلات فرهنگی و علمی دانشگاهیان و هنرمندان. شرکت در جشنواره ها و نمایشگاه ها. برپایی و حفظ مراکز فرهنگی، آموزش زبان و انجمن های تجاری.

رسانه های جمعی عمدتا به عموم مردم اشاره دارند در حالی که سایر بحث های فرهنگی توجه به نخبگان دارد. روش های فرهنگی بیشتر با ادراکات بنیادی و دراز مدت کشورها و جوامع سر وکار دارد در حالی که استفاده از رسانه های جمعی در دیپلماسی عمومی بر امور جاری متمرکز است.

دیپلماسی رسانه ای

 دیپلماسی رسانه ای به معنای استفاده از رسانه های جمعی،‌برای برقراری با بازیگران دولتی و غیر دولتی، برای اعتمادسازی، پیش رفت مذاکرات و بسیج حمایت عمومی از توافقات است. دیپلماسی رسانه ای از طریق فعالیت های معمول یا ویژه متعددی شامل کنفرانس های مطبوعاتی، مصاحبه و افشا، به علاوه دیدار سران کشورها و واسطه ها در کشورهای متخاصم، و رویدادهای رسانه ای تاثیرگذاری پی گیری می شود، که برای ورود به دورانی جدید ترتیب داده شده اند.

دیپلماسی میانجی گری رسانه ای

این عنوان اشاره به میانجی گری بین المللی اشاره دارد که به وسیله متخصصان رسانه ای، هدایت یا در بعضی مواقع، ابداع می شوند. این تعریف خود نشان دهنده تفاوت های مهمی بین دیپلماسی رسانه ای و دیپلماسی میانجی گری رسانه ای است.  این تفاوت ها در در کنش های حقیقی روزنامه نگاران، در هر دو مدل و گاهی نیز در منشا کنش ها وجود دارد. در دیپلماسی رسانه ای گزارش گران کارهای تخصصی مطبوعاتی را پیگیری می کنند و حرکت هایی را دنبال می کنند که به وسیله سیاست گذاران دنبال شده است. در میانجی گری رسانه ای، حرکت حساس دیپلماتیک را ابداع و هدایت می کنند.

استفاده های سیاسی از رسانه ها

جدول پیش رو به وضوح، تفاوت های عمده بین سه مدل تشریح کننده رابطه رسانه ها و دیپلماسی را، بر مبنای استفاده از رسانه ها برای دست یابی به هدف های دیپلماتیک، نشان می دهد. این جدول مخصوصا برای تشخیص دیپلماسی عمومی از دیپلماسی رسانه ای مفید می باشد. اگر چه هر دوی این مدل ها، به استفاده مقامات از رسانه ها برای تاثیرگذاری بر حکومت ها و افکار عمومی، مربوطند اما این دو مدل، اساسا در مواردی مانند زمینه ها، آغازگران، دوره زمانی، مقاصد، شیوه ها، گروه های درگیر، اهداف، و رسانه ها متفاوت است. دیپلماسی رسانه ای، در متن مذاکرات دنبال می شود در حالی که دیپلماسی عمومی در فضای مقابله و مواجهه اجرا می شود. دیپلماسی رسانه ای پی آمدهای طولانی مدت دربر دارد. دیپلماسی رسانه ای،‌به نسبت دیپلماسی عمومی خاص تر است. دیپلماسی عمومی، برای ایجاد جوی مساعد نسبت به مفاهیم بنیادی سیاسی و اجتماعی، مانند کاپیتالیسم در برابر کمونیسم یا حقوق بشر، در جامعه ای خارجی، طراحی شده است در حالیکه دیپلماسی رسانه ای، برای ساختن جوی مطلوب نسبت به فرآیند دیپلماتیک خاصی، در دوره زمانی و زمینه ای خاص، در نظر گرفته شده است. به علاوه، در جایی که دیپلماسی عمومی، مقدمتا مستلزم پر.پاگاندایی یک طرفه است که برای پرورش یک تصویر در خارج از کشور طراحی شده است، نخست مستلزم تقاضایی جدی است که گاهی اوقات به طور مشترک، از سوی طرف های رقیب، برای حل مستقیم منازعه در حوزه داخلی و خارجی، مطرح می شود. و در آخر، باید به این امر اشاره شود که دیپلماسی عمومی، به وسیله کانال های متعددی اجرا می شود اما دیپلماسی رسانه ای، منحصرا از طریق رسانه های ارتباط جمعی دنبال می شود دیپلماسی میانجی گری رسانه ای نیز در مواردی، مشابه و نه یکسان دیپلماسی رسانه ای است. این موارد عبارتند از: زمینه ها، دوره زمانی، مقاصد و رسانه ها. اما در مواردی نیز تفاوت های بسیاری وجود دارد مانند آغازگران، شیوه، گروه های درگیر و اهداف.

شاخص ها

دیپلماسی عمومی

دیپلماسی رسانه ای

دیپلماسی میانجی گری و رسانه ای

زمینه

مواجهه

حل منازعه

مذاکره

آغازگران

مقامات

مقامات

روزنامه نگاران

دوره زمانی

طولانی مدت

کوتاه مدت

فوری

مقاصد

عمومی/ بنیادین

خاص

بسیار خاص

شیوه ها

ترویج تصویری مطلوب

جست وجوی راه حل منازعه

میانجی گری

گروه های درگیر

یک طرفه

مشترک

همه گروه های درگیر

اهداف

جوامع خارجی

داخل و خارج

مقامات و افکار عمومی

رسانه

شیوه های متعدد

رسانه های جمعی

رسانه های جمعی

فصل سوم: تاثیر سی ان انی: جست و جویی برای نظریه ارتباطاتی روابط بین الملل

این فصل یک دهه تلاش طولانی برای بنا کردن و تثبیت نمودن یک نظریه ارتباطی در حوزه روابط بین الملل را بررسی می کند. نظریه ای که مدعی است شبکه های تلویزیونی جهانی، مانند سی ان ان و بی بی سی ورد به عوامل تعیین کننده ای در تعیین سیاست ها و پی آمدهای رویدادهای مهم تبدیل شده اند. این فصل به صورت نظام مند و انتقادی، کارهای اصلی منتشر شده درباره این نظریه را که به نظریه تاثیر سی ان ان معروف است هم از منظر حرفه ای و هم از منظر علمی مورد بررسی قرار می دهد. این مطالب منتشرشده شامل نوشته های تئوریک و تطبیقی، مطالعه موارد خاص، و حتی الگوهای جدید است. این مقاله بحثی متداول را درباره اعتبار این نظریه پیش می کشد. از این بحث نتیجه می شود که این مطالعات باید دلیل محکمه پسندی برای اعتبار نظریه تاثیر سی ان ان ارائه کنند. هم چنین این مقاله دستور کار جدیدی را برای تحقیق درباره تاثیرات متعدد شبکه های تلویزیونی جهان ارائه می کند. در مواقعی در مورد این تاثیر اغراق شده است و تمرکز بر این تئوری، موجب عدم توجه به دیگر طرق تاثیرگذاری تلویزیون های جهانی بر ارتباطات جمعی، مطبوعات و روابط بین الملل می شود.

تعاریف:

برای پژوهشی نظامند درباره هریک از مفاهیم اصلی حوزه ارتباطات سیاسی، در ابتدا نیازمند تعریفی عملی می باشیم. هر چند ما در این حوزه با تعاریف متعدد و مغشوشی رو به رو بوده ایم. این تعدد تنها نشان دهنده تاثیر فشار سیاسی بر تصمیم گیری در زمینه مداخلات انسان دوستانه است در حالی که دیگران یک رویکرد جدید و کامل را در زمینه سیاست گذاری خارجی و سیاست جهانی پیشنهاد می کنند. شر می گوید: تاثیر سی ان ان شیوه ای برای تاثیرگذاری اخبار منتشر شده، بر تصمیمات سیاست خارجه است. و لوینگ استون معتقد است تاثیر سی ان ان بیانگر شکست تصمیم سازان نخبه در کنترل خط مشی رسانه های خبری است. و سیب می گوید: این امر مسلم فرض می شود که تاثیر سی ان انی، کشمکشی پویاست که بین پخش زنده اخبار تلویزیونی و سیاست گذاری وجود دارد، و این در حالی است که در زمینه تاثیرگذاری، اخبار، دست بالا را در اختیار دارند.

استروبل بین تاثیرگذاری بر نتایج و تاثیر گذاری بر سیاست گذاری تمایز قایل می شود و می نویسد: من هیچ شاهدی مبنی بر اینکه خود رسانه های خبری به تنهایی مقامات دولتی آمریکا را وادار به تغییر سیاست هایشان می کنند نیافتم اما به هر حال، در شرایط مناسب، آن ها می توانند تاثیری نیرومند بر فرآیند داشته باشند.

اونیل معتقد است: پوشش تلویزیونی سی ان ان نظام دیپلماسی سنتی را از بین برده و از این پس آن ها هستند که نتایج سیاسی و دیپلماتیک را تعیین می کنند.

چهارچوب نظری و روش شناسی ها

محققان در مطالعه مستقیم و غیر مستقیم و غیر مستقیم تاثیر سی ان انی، نظریه ها، مدل ها، فرضیه ها، و مفاهیمی را به خدمت گرفته اند که متعلق اند به شاخه های متعدد علوم اجتماعی، از جمله ارتباطات، روان شناسی، جامعه شناسی، علوم سیاسی و روابط بین الملل، پژوهشگران، از روش شناسی ها و تکنیک های کیفی و کمی،‌شامل تحلیل محتوای پوشش رسانه ای و مصاحبه با سیاست گذاران، استفاده می کنند.

پژوهش گران از روش مصاحبه استفاده می کنند اما در عین حال از روش تحلیل محتوا و قرار دادن اطلاعات در مدل ها و نظریه های ارتباطات و روابط بین الملل نیز بهره می برند.

چارچوب های ارتباطی،‌شامل تئوری هایی عمومی، مانند برجسته سازی و قاب بندی و تئوری های خاصی است که با روابط بین مطبوعات و دولت سروکار دارند مانند فرضیه سازی و نظریه ایجاد رضایتمندی. دو تئوری خاص دیگر به طور ویژه به یکدیگر مرتبطند چرا که هر دوی آن ها، پوشش رسانه ای را به عنوان بازتابی انحصاری از منافع و نظرات دولت قلمداد می کنند. لذا آن ها در نقطه مقابل تاثیر سی ان ان قرار دارند.

هرگونه پیشرفت در مطالعه تاثیر سی ان انی، نیازمند دو تحلیل مقایسه ای وابسته به هم است: الف) ارزیابی تاثیر شبکه های تلویزیونی جهانی بر تصمیمات خاص سیاست خارجی، در مقایسه با تاثیرات مشابه دیگر عوامل. ب) کاربرد این شیوه درباره چندین مطالعه موردی مناسب.

یافته ها

مطالعات دانشگاهی و حرفه ای صورت گرفته درباره نظریه تاثیر سی ان انی، نشان دهنده نتایجی پیچیده، متناقض و گیج کننده است. گوینگ در پژوهش پیش گامانه خود، چنین استدلال می کند که پوشش خبری سی ان ان، موجب جلب توجه عمومی به بحران ها شده و می توان گفت که باعث برانگیخته شدن واکنش های عاطفی مردم گردیده است.

یاکوبسن از عوامل تاثیرگذار بر مداخلات انسان دوستانه در بحران های متعدد، چنین درمی یابد که پوشش خبری سی ان ان عاملی مهم محسوب می شود. چرا که می تواند بحران ها را در دستور کار قرار دهد اما با این وجود تصمیم برای مداخله سرانجام بر اساس میزان شانسی که آن مداخله برای موفقیت کسب می کند تعیین می شود.

مطالعات متعدد به تبیین شرایطی پرداخته اند که تحت آن شرایط، شبکه های تلویزیونی جهانیی ممکن است سیاست  هایی را که بر رهبران تحمیل نمایند. این شرایط، هم در فرآیندهای سیاست گذاری و هم در فرآیندهای خبرسازی، وجود دارند. پوشش خبری، اتفاقا یک فضای خالی بحرانی و غالبا غیر قابل پیش بینی را در چرخه خبری اتفاقا یک فضای خالی بحرانی و غالبا غیرقابل پیش بینی را در چرخه خبری هدف قرار داد. در مقابل این تاثیرگذاری در صورتی واقع می شود که هنگامی که دولت ها از یک سیاست قدرتمند بی بهره اند، این پوشش خبری برای لحظه ای هراس سیاسی ایجاد نموده و مسیری را ترسیم نماید.

بررسی و نتیجه گیری

این مطالعه نشان دهنده مباحث و اختلافات قابل توجهی است که در مورد مفهوم و روش شناسی های مورد استفاده در آزمون آن، مطرح هستند. پژوهش گران تعاریف بسیار مختلفی را برای این پدیده ارائه کرده اند و تاثیرات سی ان انی بسیار مختلف را برای این پدیده ارائه کرده اند و تاثیرات سی ان ان را گاه متناقض توصیف کردند. این تاثیرات مشتمل است بر: تحمیل سیاست به رهبران، محدود کردن گزینه های پیش روی رهبران، بر هم زدن ملاحظات سیاسی آنان، به تاخیر انداختن اجرای سیاست ها، همچنین توانمند سازی رهبران برای اتخاذ یک سیاست خاص، کمک کردن به انجام کنش ها از طریق مشروعیت بخشی و ایجاد رضایت. عده ای بر این باورند سی ان ان نتوانسته روابط میان دولت و رسانه ها را تغییر دهد و یا  در این تاثیر اغراق شده و عده ای بر این باورند که تاثیر سی ان ان سیاست گذاری خارجی و سیاست جهانی را به طور کامل دگرگون نموده است. 

فصل چهارم: دیپلماسی محرمانه در عصر تلویزیون

در این مقاله سه مدل مفهومی برای بررسی تعاملات مختلف بین رسانه ها و دیپلماسی،‌در موقعیت های محرمانه مختلف، ارائه شده است. در مدل دیپلماسی محرمانه ، رسانه ها و مردم کاملا از مذاکرات دور نگه داشته می شوند. در حالی که در مدل دیپلماسی پشت درهای بسته، آن ها از قسمتی از مذاکرات دور نگه داشته می شوند. در مدل دیپلماسی دلالی رسانه ای،‌یک روزنامه نگار نقش یک دیپلمات را بازی می کند و به شکل محرمانه ای درگیر میانجی گری می شود. این مدل ها کمک می کنند تا دلالت های بنیادین حرفه ای و اخلاقی دیپلماسی محرمانه برای مقامات دولتی، روزنامه نگاران و افکار عمومی مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله سودمندی تحلیلی مدل های مفهومی فوق، از طریق بکار بردن آن ها در مورد پژوهی های متعددی که درباره نمونه های دیپلماسی محرمانه در زمان معاصر انجام شده است اثبات می شود. این نمونه ها شامل پیش رفت های صورت گرفته در روابط آمریکا و چین، و اعراب و اسرائیل است.

 دو طرف طیف حالت های یاد شده یعنی دیپلماسی کاملا محرمانه و دیپلماسی کاملا آشکار، نه امکان پذیرند و نه مطلوب. لدین به درستی استدلال می کند که اگر انواع مختلف اطلاعات محرمانه را نتوان حفظ کرد، سیاست خوب و روابط خوب ناممکن خواهد بود. اما او به تشخیص این امر که چه مراحلی باید محرمانه نگه داشته شوند و چه مراحلی باید محرمانه نگه داشته شوند و چه مراحلی نباید، موفق نشد. در پی مدیالیسم و گذار به عصر اطلاعات انتظار می رود که به طور موثری، دیپلماسی محرمانه حذف شود. این امر، با وجود این که سیاستمداران و مقامات رسمی راه هایی را برای حفظ محرمانه بودن مذاکرات حساس پیدا نمودند و به دنبال نتایج و مذاکرات موفق بودند، اتفاق افتاد. آن ها از رسانه ها، برای کسب حمایت عمومی و برای توافقات و روابط جدید با دشمنان قبلی استفاده نمودند. دیپلماسی محرمانه، اگر چه برای رسانه ها یک شکست تلقی می شود، اما با کمال توجه مشاهده می شود که روزنامه نگاران نگران چنین شکست هایی نیستند. شاید به این دلیل که آن ها، از ایجاد توافق حمایت نموده و می دانند که برخی اوقات، دیپلماسی محرمانه تنها راه برای حل بحران ها و منازعات خطرناک است.

گسترش نقش های رسانه ها در دیپلماسی، دلالت های بزرگی هم برای مذاکره کنندگان و هم برای روزنامه نگاران دربر داشته است. فن اشتادن از این مسئله که امروزه هیچ چیزی از قاعده سنتی بودن در تدوین سیاست خارجه باقی نمانده است، شکایت می کند. او معتقد است این دوری از فضای محرمانه حتی رسیدن به توافقات اولیه را نیز دشوار می سازد.

دیپلماسی محرمانه

با قرنطینه و انزوای کامل مذاکرات و سیاست گذاری های مرتبط از رسانه ها و مردم توصیف می شود. دیپلماسی کلاسیک سنتی، محرمانه، رسمی و میان فردی بوده است.

محرمانه بودن یک امر نفرین شده برای دموکراسی است و یک دوراهی دشوار را پیش روی مقامات رسمی قرار می دهد. و به منظور برقراری موفقیت آمیز روندی محرمانه، شرایط حداقلی ذیل باید وجود داشته باشد:

1-      مذاکرات باید بسیار مهم تلقی شود

2-      نفس تماس بین دو یا چند طرف مذاکره کننده، به شدت حساس بوده و حتی ممکن است از نظر قانونی منع شده باشد.

3-      مذاکره کنندگان، منافع مشخصی در محرمانه نگه داشتن مذاکرات داشته باشند.

4-      مذاکره کنندگان باید در یک مکان غیر محتمل با یکدیگر ملاقات کنند و با استفاده از هویت های غیر واقعی، به آنجا وارد شوند.

به طور کلی مردم بیشتر به نتایج علاقه نشان می دهند تا فرآیندی که منجر به رسیدن به نتایج شده است. اگر مذاکرات محرمانه موفقیت آمیز بوده و به توافقاتی منجر شوند که اکثریت مردم آن توافقات را خوب ارزیابی می کنند تنها مخالفان مذاکرات یا توافقات صورت گرفته ممکن است علاوه بر تردیدهای مطرح شده در مورد خود توافقات، درباره محرمانه بودن آن نیز شبهاتی را مطرح کنند.

دیپلماسی دلالی رسانه ای

نوعی میانجیگری بین المللی است که توسط افراد حرفه ای رسانه ها هدایت می شود. در این مدل روزنامه نگاران نقش مذاکره کننده یا میانجی را ایفا می کنند. دیپلماسی دلالی رسانه ای، یا به شکل محرمانه و یا به صورت آشکار دنبال می شود. در برخی موارد خاص دیده شده که سیاستمداران، افراد بیگانه از جمله گزارش گران را ترجیح می دهند تا از محرمانه ماندن مذاکرات اطمینان حاصل کنند. یک روزنامه نگار باتجربه، به خوبی از مسئولیت خود مطلع است آن ها از اعتماد سیاست مداران و مقامات عالی رتبه بهره مند هستند و بهتر از هر کس دیگری می دانند که از مذاکرات محرمانه در برابر همکاران خود حفاظت کنند.

دیپلماسی رسانه ای نشان دهنده یک تناقض حرفه ای است. ماموریت خبرنگاران امور دیپلماتیک افشا و گزارش هرگونه جزئیات مهم درباره جزئیات است. انجام میانجیگری های محرمانه، دقیقا نیازمند آن است که خبرنگار، برخلاف این ماموریت عمل کند و جریان اطلاعات مهم را متوقف نماید.

دیپلماسی پشت درهای بسته

مذاکرات سطح بالایی را که بین تعداد زیادی از سران دولت ها یا وزرای آن ها در یک دوره زمانی طولانی انجام می شود، همواره نمی توان به شکل محرمانه نگه داشت یا محرمانه ماندن آن را تضمین کرد. سیاست مداران یا مقامات می توانند رسانه ها را فریب داده و برای ساعات اندکی یا برای یک بار در تعطیلات آخر هفته، از چشم آنان پنهان شوندة اما آن ها نمی توانند بدون جلب توجه رسانه ها، برای مدت طولانی، دفتر خود را ترک کنند.

مانند مدل دیپلماسی محرمانه، خطرات موجود در دیپلماسی پشت درهای بسته نیز زیادند. و انتظار می رود که مذاکرات، به یک پیش رفت یا نتاجی منجر شوند. توانایی شرکت کنندگان برای بسته نگاه داشتن درها، تا اندازه زیادی وابسته است به توافقات پیشین درباره مسدود کردن پوشش رسانه ای و خودداری از افشای هرگونه اطلاعات.

دیپلماسی پشت درهای بسته، بازتاب دهنده عدم موفقیت مقامات در انجام مذاکرات محرمانه و نشان دهنده یک چالش حرفه ای بزرگ برای روزنامه نگاران است.

بررسی و نتیجه گیری

انقلاب های صورت گرفته در ارتباطات و سیاست، دیپلماسی محرمانه سنتی را با چالش مواجه ساخته است اما همین طور که این مقاله نشان می دهد،‌حتی در عصر تلویزیون نیز مقامات، راه هایی برای دور نگه داشتن مذاکرات حساس از دسترس رسانه ها و افکار عمومی یافته اند. مقامات رسمی می توانند از دیپلماسی محرمانه برای حل برخی از جدی ترین بحران ها و منازعات استفاده کنند. دیپلماسی دلالی رسانه ای به حل بحران موشکی کوبا کمک کرد و دیپلماسی پشت درهای بسته کمک کرد تا جهشی بین مناسبات اعراب و اسرائیل رخ دهد. گشوده شدن گره مشکلات آمریکا و چین با مذاکرات رسمی باز نمی شد و موفقیت آمریکا در گرو محرمانه بودن مذاکرات بود. 

فصل پنجم : دیپلماسی دلالی رسانه ای

وقتی روزنامه نگاران میانجی گری می کنند

در تحلیل که در اینجا،‌از مداخله روزنامه نگاران در رفع منازعات بین المللی صورت می گیرد، مدلی مفهومی ارائه می شود که در آن از نظریه ها و مدل های دو حوزه مذاکره و ارتباطات استفاده شده است. هر یک از متغیرهای مدل مداخله مستقیم، واسطه گری، میانجی گری محرمانه به طرق مختلفی در حل منازعات موثر هستند. همچنین این مدل شامل سه مولفه است: کنش، شروع و نتیجه.

انقلاب ارتباطی و اطلاعاتی،‌به روزنامه نگاران چنین القا کرد که به طور مستقیم و غیرمستقیم، نقش های میانجی گرانه را در منازعات پیچیده بین المللی در سال های اخیر گسترش یافته است. دیپلمات ها و افراد حرفه ای حوزه رسانه نیز با این امر موافق اند که برای مشارکت در رویدادها و فرآیندها، فراتر از وظیفه گزارش دهی عمل می کنند. نظریه های مذاکره بین المللی، می توانند به قرار گرفتن نقش های میانجی گرانه روزنامه نگاران در زمینه مناسب خود کمک کنند. در مرحله پیش مذاکره، هر دوطرف به بررسی مزایا و نقایص فرآیند خاص مذاکره می پردازند و تصمیماتی مبتنی بر اطلاعات دریافت شده از طرف مقابل و مبتنی بر ملاحظات داخلی و خارجی در مورد این که آیا به مذاکرات رسمی پرداخته شود یا نه اتخاذ می کنند. در این مراحل، میانجی گران تلاش می کنند تا به جای منازعه و خشونت، به راه حل ها و مذاکرات صلح آمیزمتعهد شوند. در بسیاری موارد طرف های درگیر در یک منازعه قادر به آغاز مذاکرات رسمی مستقیم نیستند. و نیازمند به طرف های سومی هستند تا به آن ها کمک کند. طرف های سوم به ویژه در مرحله پیش مذاکره، بسیار مفید هستند. در جایی که دیپلماسی یک سویه به تعاملات دولت با دولت، و مذاکرات رسمی میان نمایندگان عالی رتبه دولت های مستقل می پردازند، دیپلماسی دو سویه به مذاکرات غیررسمی و شکل های بدون تشریفات مذاکره باز می گردد. در این نوشتار دیپلماسی دلالی رسانه ای را برای این دسته از نقش های ایفا شده توسط روزنامه نگاران پیشنهاد می کنم.

مداخله مستقیم

مداخله مستقیم به شرایطی بازمی گردد که روزنامه نگاران طی آن به صورت فعال و مستقیم درگیر میانجی گری بین المللی می شوند. چه به ابتکار خود، ایفای این نقش را بر عهده گرفته باشند و چه از سوی یکی از طرف ها یا چند طرف درگیر، ایفای این نقش از آن ها خواسته شده باشند. در اینجا روزنامه نگاران از سوی هر دو طرف سخن می گویند. اطلاعات مربوط را منتقل می کنند و جزئیات روش ها، روش ها، طرح ها و ایده هایی را می توانند به پیش برد مذاکرات کمک کنندة ارائه می کنند.

واسطه گری

شاخصه اصلی و نتیجه مورد نظر در شکل دوم از دیپلماسی دلالی رسانه ای، واسطه گری است. این شکل از دیپلماسی دلالی رسانه ای، هنگامی محقق می شود که در مرحله پیش از مذاکره،‌روزنامه نگاران بتوانند به صورت غیر رسمی، تعامل میان طرف های درگیر را تشویق کرده و تسهیل می کند. ارتباط را بهبود می بخشند و درک متقابل بین آن ها را افزایش می دهد. واسطه گری زمانی رخ می دهد که هیچ طرف سومی به طور رسمی به حل منازعه کمک نمی کند. در اینجا هدف متقاعد کردن طرف های درگیر است تا به طور جدی، به مذاکره، به عنوان شیوه بهتر برای حل منازعات خود بیندیشند.

میانجی گری محرمانه

دیپلماسی دلالی رسانه ای به نظر یک تناقض لفظی می رسد. ماموریت حرفه ای اصلی روزنامه نگاران، آشکار نمودن وقایع است و نه پنهان کردن آن ها. دیپلماسی رسانه ای امری نادر است اما در طول جنگ سرد، ما شاهد وقوع آن بودیم. اما اگر این، در دوران پس از جنگ سرد نیز اتفاق افتاده باشد نمی توان بدون دست یابی به اطلاعات کامل، در مورد آن اظهار نظر کرد. نمونه های مطرح شده در اینجا، به این مسئله می پردازند که چگونه سردبیر و خبرنگار مجله اسپرتس ایلاستریتد، به پناهنده شدن ورزشکاران مجارستانی در المپیک 1956 ملبورن، کمک کردند. همچنین میانجی گری خبرنگار دیپلماتیک شبکه ای بی سی طی بحران موشکی کوبا در سال 1962 نیز اینجا مطرح شده است.

نتیجه گیری

گورویچ به این نکته اشاره می کند که مشارکت فعال روزنامه نگاران در رویدادهایی که احتمالا آن ها پوشش خبری آن را بر عهده می گیرند، غالبا به بهای قربانی شدن هنجارهای سنتی روزنامه نگاری، مانند کنترل سرمقاله ای، به دست می آید.

دیپلمات ها و افراد حرفه ای حوزه رسانه نیز با این امر موافقند که برای مشارکت در رویدادها و فرآیندها، فراتر از وظیفه گزارش دهی عمل می کنند. وزیر امور خارجه اسبق اسرائیل ، آبا ابان، مدعی است که تلاش های غیر رسمی صورت گرفته توسط افرادی مانند روزنامه نگاران برای حل کردن یا کاهش منازعاتی که در آن ها، از تلاش های رسمی فرستادگان معتبر پرهیز شده است موجب به وجود آمدن یک دیپلماسی جدید شده است.

گریبر می گوید: روزنامه نگاران با شرکت فعالانه در موقعیتی راه گشا، مانند فرونشاندن شورشی در زندان یا حل بن بستی دیپلماتیک، به جانشینانی برای مقامات رسمی تبدیل می شوند، و راه حل هایی که روزنامه نگاران به یافتن آن ها کمک می کنند، به میزان قابل توجهی، کنش بعدی دولت را شکل می دهند.

روزنامه نگاران تصمیم می گیرند که کدام بازیگر، دیدگاه و کدام قسمت از داستان مورد توجه قرار گیرد، و کدام یک مورد بی اعتنایی واقع شود. علاوه بر این، از منظر تاریخی نیز روزنامه نگارانی که در فرآیندهای مذاکرات، نقش ایفا کرده اند، گزارش دهی حرفه ای خود و پوشش خبری فرآیند را معلق نکرده اند. در واقع آن ها به دلیل جایگاه و عمل حرفه ای خود، نقش ایفا کرده اند. بنابراین روزنامه نگاران،‌باید هنگام استفاده از حرفه خود برای انجام میانجی گری بین المللی، به شدت محتاطانه عمل کنند. همچنین است سیاست گذارانی که آن ها را به این منظور، به خدمت می گیرند.

نظرات 2 + ارسال نظر
لسانی سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:03

با سلام و تشکر از تلاش بزرگواران
امید است به افق های متعالی رهنمون گردد

گلوبایت پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 07:15 http://globyte.ir

سلام اگر سفارش کتاب خارجی از کسی داشتید،ردش نکنید
از طریق ما تهیه کنید و با سود بفروشید
www.globyte.ir
ما را همکار خود بدانید:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد