وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

چرا یکسان نیست؟

مقدمه کوتاه:

نمی دانم این چه سرّی است که شعر، همچون یک سیل بنیان کن در حال برافکندن تار و پود من برآمده است.

خوب یا بد، چیزی است که از دل برخاسته است.

شاید روزی، روزگاری، بر دل دیگران نیز بنشیند.

آن روز، روز راحتی خواهد بود.

همین

*****

چرا یکسان نیست؟

*****

داستان من و تو پیش خدا،‌ یکسان نیست

عشق من با هوس زشت شما، یکسان نیست

*****

حجم تصویر من از عشق همانگونه که بود

آنکه تصویر خودت بود،‌ تو را یکسان نیست

*****

دل در این عرصه نمی خواست که مفتون گردد

آنچه در آینه می دید، به جا، یکسان نیست

*****

آفتابی است در این گوشه که با ماه نساخت

گردش عمر از آن لحظة ما، یکسان نیست

*****

نَفَس افتاد زمن تا که بدانم زجهان

هر چه نیکوست نشاید، که هوا،‌ یکسان نیست

*****

سفر عشق نپندار که یک حادثه بود

که بخوانیم و بگوئیم،‌ لذا، یکسان نیست

*****

طالع نحس زمان، ظاهر یک افسانه است

ما ندانسته حقیقت،‌ زکجا، یکسان نیست

*****

آنکه خود داشت زاغیار تمنّا می کرد

مانده ام او که همان بود،‌ چرا، یکسان نیست؟

*****

حسن بشیر

تهران- دوشنبه  7/11/1392

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
م ح ش دوشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 20:11

با سلام و احترام


سرایش شعری با قالب عرفانی و رنگ و بوی غالبا ارتباطاتی آن هم درون فردی که بسی مهم و متاسفانه مفغول در عرصه آکادمیک ارتباطات در عرصه جهانی است، بسیار قابل ستایش است.

خدا قوت

م ح ش

با سلام و احترام و تشکر از توجه شما.
بعید العهد شده اید.
زمان دیدار فرا رسیده. دوری نفرمایید.
بشیر

محمد تقی محبی سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:46

عشق از اول که در دلها فتاد ، یکسان نبود
چون یکی مو دید و دیگر پیچش موهای او
پس تو ای استاد دل، خرده مگیر بر عشق او
از تفاوتهای این لیلی و آن لیلای او

استاد گرامی و برادر عزیز
با سلام و احترام
همین طور است که می فرمایید.
با تشکر
بشیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد