فیض حق
بی تو تمام زندگی ام، درد و آه بود
حتی درون هر نفَسَم، درد و آه بود
گفتم تو را به دست آورم و غصه می رود
هیهات، هر چه دور و برم، درد و آه بود
هجران به داستان قفس مانده است و من
بشکسته بال، چون قفسم درد و آه بود
گویند نوبت ظفر آید ز بعد صبر
من هر چه صبر داشته ام، درد و آه بود
اما همیشه شکرگزارم ز فیض حق
حتی اگر چه جان و تنم، درد و آه بود
*****
حسن بشیر، تهران
یکشنبه، 3/9/93
یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم ...
سلام بر استاد عزیز و بزرگوار
هرچند مدتی است سعادت شاگردی شما را دارم اما تابحال از خواندن اشعار زیبای شما محروم بودم. خواندن این شعر باعث شد تا دیگر اشعار شما را نیز بخوانم و حقیقتا اعتراف می کنم که لذت بردم.
ان شاء الله در آینده بیش از پیش شاهد اشعار زیبای شما باشیم
ارادتمند و شاگرد کوچک شما
علیرضا رحمانی
جناب آقای رحمانی
با سلام و احترام
اینها دل نوشته است هنوز تا شعر فاصله دارند.
ممنون که فرصت مطالعه دارید
موفق و موید باشید
بشیر