وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

تأملی بر نامگذاری سال جدید از سوی رهبر معظم انقلاب: تأملی بر نامگذاری سال جدید از سوی رهبر معظم انقلاب

تأملی بر نامگذاری سال جدید از سوی رهبر معظم انقلاب

وحدت در سایه بسیج اجتماعی

دکترحسن بشیر

استاد جامعه‌شناسی ارتباطات بین‌الملل


منبع: روزنامه ایران، شماره: 5898، شنبه 18/1/1394


سال 1394 با «همدلی و همزبانی دولت و ملت» آغاز شده‌ که این خود منظومه جدیدی به ارمغان آورده ‌است و چون سال‌های گذشته می‌تواند در جهت تعالی ملت و دولت نظام اسلامی تأثیرگذار باشد.

در علوم‌ارتباطات، بویژه در مباحث مربوط به ارتباطات کلامی و غیرکلامی، «زبان» نقش اساسی در هرگونه تبادل معنا، اشتراک فهم و یکسان‌سازی برداشت‌ها از نشانه‌های مختلف دارد. بر همین اساس، «زبان» دریچه اصلی ارتباطات به‌شمار می‌آید که اگر بسته شود، راه ارتباطی با اختلال جدی روبه‌رو می‌شود.

در این راستا همزبانی، نه تنها به معنای به‌کارگیری یک زبان واحد که داشتن فهم و درک یکسان از زبان توسط انسان‌ها است. از همین منظر است که همزبانی، «ارتباط‌ساز» و «ارتباط‌محور» است و می‌توان آن را اساس فهم و تفاهم دانست.

همدلی (Empathy) فراتر از همزبانی، یکسان‌سازی دل‌ها و همسان‌سازی معناها است و فراتر از آن، همدلی نوعی از جایگزینی دو سویه میان افراد مختلف است. آن‌کس که با دیگری همدل شود، در حقیقت جایگزین وی می‌شود. این جایگزینی و جانشینی، «وحدت‌ساز» است و افراد همدل را در حالتی مداوم از تبادل جایگاه‌های مشترک قرار می‌دهد که در آن وضعیت، استقرار و ثبات موقعیت برای همه از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود.

در مطالعات مربوط به توسعه نیز همدلی جایگاه ویژه‌ای دارد. اتفاقاً بدون همدلی، فهم یکسان و متعادل از توسعه، اساساً پیشرفتی به وجود نمی‌آید. بسیاری از اندیشمندان غربی و همچنین شرقی، «همدلی» را مهمترین عامل مؤثر در «بسیج اجتماعی» دانسته و آن را بزرگترین سرمایه ‌اجتماعی یک جامعه می‌دانند. در اینجا نیازی به نام‌بردن از این اندیشمندان نیست؛ هر نوشته‌ای که در این زمینه دیده شود، بر این مفهوم تأکید دارد.

سخنان رهبر معظم انقلاب در آغاز سال 1394 و نامگذاری سال جاری به نام «دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی»، خود منظومه‌ای از همدلی و همزبانی را منعکس می‌کند.

با توجه به آنچه در آغاز این نوشته آمد زبان، مهمترین عامل ارتباطات است، بنابراین، زندگی را می‌توان «متنی برخاسته از زبان اجتماعی» دانست که همیشه در میان مردم جاری است و معناها را در میان آنان تولید و بازتولید می‌کند.

رهبران فکری، سیاسی و دینی جامعه نیز نقش اساسی در ترسیم مفاهیم و تفسیر معانی و هژمونیک‌سازی آنها در میان مردم دارند. آنان فراتر از هر عامل دیگر، نقش کلیدی در طراحی نقشه معنایی جامعه برای تحقق اهداف اساسی آن دارند و به‌همین دلیل «دروازه‌سازان تمدن» و «پیشگامان تحول و پیشرفت» به شمار می‌آیند.

نگاهی به منظومه همدلی و همزبانی رهبری در این زمینه، جایگاه رفیع آن را در شرایط حساس کنونی کشور روشن می‌کند. در اینجا نگاهی به بخشی از معناهای گفتمانی برخاسته از این «منظومه معنایی» می‌اندازیم.

1- رهبری خود بزرگترین عامل مؤثر در ایجاد همدلی و همزبانی میان امت اسلامی و از جمله ملت بزرگ ایران است. این همدلی و همزبانی ریشه در فهم عمیق، ادراک مشترک، احساس یکسان و اعتقادات ناب دارد که انقلاب اسلامی، دال اساسی و محوری آن به شمار می‌آید.

2- نظام جمهوری اسلامی با قرار گرفتن در قلب نقشه جهان اسلام، روح همدلی را در تمام عناصر اجتماعی و سیاسی آن دمیده است که بزرگترین نمود آن همزبانی مسلمانان و همدلی و همراهی آنان با انقلاب اسلامی است که می‌رود تا همه تار و پود جوامع آنان را متحول سازد.

3- دولت در نظام اسلامی بخشی از امت ولی بخشی مهم، اساسی و کلیدی آن به حساب می‌آید. آنچه برای دولت در این نظام مهم است قرارگرفتن در مرکزیت همدلی و داشتن همزبانی با امت است. از سوی دیگر امت که محور همدلی خود را در راستای ولایت و رهبری قرار داده‌است، خود اصل و پایگاه همدلی به شمار می‌آید و  دل دولت با همزبانی با ملت است که تپشی متوازن و متعادل خواهد یافت.

4- در منظومه معنایی رهبری، همزبانی ملت و دولت، تنها به‌کارگیری زبان کلامی مشترک یا الفاظ مشترک نیست، اگرچه بدون آنها نیز فهم مشترک ایجاد نمی‌شود؛ آنچه در این منظومه مورد تأکید است، همزبانی برای ارتباطات‌سازی پایدار، معناسازی یکسان، هدف‌سازی واحد و تمدن‌سازی آینده‌نگر است. این مفاهیم بدون تعامل مداوم، ارتباط مؤثر، ایمان متقابل، اعتماد متبادل و ارزش‌گذاری متعادل میان ملت و دولت در نظام اسلامی، هیچ‌گاه همزبانی واقعی و در نتیجه، همدلی حقیقی را منعکس نخواهند کرد.

5- هندسه قدرت واقعی در منظومه معنایی رهبری، بدون درنظرگرفتن دو عنصر اساسی «همزبانی» و «همدلی» میان دولت و ملت، نه تنها از توانایی کافی برخوردار نخواهدبود، بلکه بدون آنها اساساً هندسه نظام اسلامی شکل نخواهد گرفت. معنایی اینچنینی،  ترسیم‌کننده نقشه کامل ثبات نظام اسلامی و استمرار آن در سال‌های آینده است. ملتی که فهمی مشترک با حاکمان آن دارد، خود حکومت را بحق در اختیار دارد و حاکمانی که در راستای ملت حرکت می‌کنند، خود ملتی متراکم‌اند که آیینه تمام نمای امت‌اند.

6- کشور در سال جاری در مهمترین پیچ تاریخی خود قرار گرفته‌است که عبور از این پیچ حساس با آرامش و تدبیر، قطعاً نظام اسلامی را در مرکزیت جهان، بویژه جهان اسلام، بیش از گذشته قرارخواهدداد. حمایت ملت از دولت و همکاری با دولتمردان، از یک سو و فهم عمیق دولت از مردم و قدرشناسی مداوم آن از همدلی‌ها، کمک‌ها و حمایت‌های مردمی از سوی دیگر، مهمترین عامل مؤثر و اساسی در گذشتن با اطمینان و استوار از این پیچ تاریخی است.

7- همزبانی و همدلی، اساس انسجام و هم‌افزایی میان ملت و دولت است. انسجام نظام، مرهون همزبانی و همدلی این دو، در تمام امور و مسائل درونی و بیرونی کشور و فراتر از آن در همه زمینه‌های جهان است؛ اگرچه مستقیماً با مسائل داخلی نیز در کوتاه‌مدت مرتبط نباشد. این مسأله خود «اخلاق اجتماعی- سیاسی» خاصی را به‌وجود می‌آورد که اساس و بن‌مایه آن همفکری، همیاری، هم‌افزایی و هم‌نگری میان دولت و ملت است. این نگاه واحد و دیدگاه یکسان، نه تنها دولت را در حل مشکلات مردم قدرتمندتر می‌کند، بلکه مردم را نیز در جهت مشارکت در حل مشکلات جامعه استوارتر می‌سازد.

8- حرکت بر مبنای قانون‌اساسی کشور، تأمین‌کننده همزبانی و همدلی میان اقشار مردم با دولت و دولتمردان است. در این راستا، اگر چه محبوبیت دولت توسط ملت می‌تواند در نوسان باشد، اما مشروعیت آن را هرگز مخدوش نمی‌کند. دولتی که بر پایه قانون‌اساسی بر سر کار آید، همراه، همگام و در راستای مردم است و بر ملت، همه آحاد ملت لازم است که آن را بپذیرد، از آن دولت حمایت کند و آن را از آن خود بداند. جامعیت این نگاه در منظومه معنایی رهبری، خود تثبیت‌دهنده نظام و تأمین‌کننده استمرار آن است.

9- ملت برای تقویت همزبانی و همدلی خود با دولت، نه تنها باید حمایت همه‌جانبه از دولت داشته‌باشد، بلکه فراتر از آن باید همچون همکاری‌مهربان، ناظری‌مطمئن بر عملکرد دولت‌ها و ناقد وفادار و منطقی از کارکردهای آنها باشد. در حقیقت نظارت و نقد مردم است که نه تنها همزبانی میان آنان و دولت را بیشتر خواهد کرد بلکه در این جریان، با ایجاد فهم و احساس مشترک، همدلی میان آنان را نیز افزایش خواهد داد. نقد صادقانه همیشه دارای خصلتی همدلانه است که در نظام‌اسلامی، همه نقدها باید از صداقت کافی، شفافیت لازم و همدلی کامل برخوردار باشند.

10- دولت نیز برای ایجاد و تقویت هرچه بیشتر همزبانی و همدلی میان خود و ملت باید در راستای اعتمادسازی واقعی گام بردارد. اعتمادسازی میان دولت و ملت بدون گفتمان‌سازی، احترام به حقوق دو جانبه، فهم واقعی از خواسته‌های مردم، هماهنگ‌سازی برنامه‌ها با نیازهای جامعه و بالاخره گسترش اخلاق تعامل بر پایه اعتدال و تدبیر و افزایش امید در میان اقشار مردم به وجود نمی‌آید که خود پایه‌ای اساسی در تحقق همزبانی و همدلی خواهد بود.

بالاخره سال 1394 سالی است که در منظومه معنایی رهبری، زمانی برای بازنگری و تجدید نظر در رابطه دولت و ملت بر پایه دو عنصر اساسی «همزبانی و همدلی» است. تأکید بر این واقعیت و برجسته‌سازی این دو عنصر، نشان‌دهنده آینده‌ای روشن در سایه تحولات بزرگ و امیدبخشی است که می‌تواند انسجام و استحکام رابطه ملت و دولت را بیش از گذشته افزایش داده و ایران را که پرچمدار اسلام در منطقه است در جایگاه رفیع سردمداری آزادی و رهایی از سقوط و تباهی جامعه انسانی قرار دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد