وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

فصل تحلیل انتخابات

فصل تحلیل انتخابات


 

فهرست فصلنامه مطالعات انتخابات

شماره: 4

سال: تابستان 1392

عنوان : تحلیل گفتمان بیانات مقام معظّم رهبری (مدّ ظلّه‌ءالعالی) دربارة انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری اسلامی ایران (24 خرداد1392)

           

چکیده:  مشارکت در انتخابات و رأی دادن، از مؤلّفه‌های اساسی رفتار سیاسی شهروندان و یکی از اشکال مشارکت سیاسی محسوب میشود. در این مقاله، بیانات مقام معظّم رهبری دربارة انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری اسلامی ایران (24 خرداد 1392) مورد مداقّه قرار گرفته است. رویکرد نظری در این مقاله، ترکیبی از نظریّات گفتمانی فوکو، لاکلاو و موفه، فرکلاف و اقتدار و مشروعیّت بوده که نهایتاً از روش عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام)1 برای تحلیل بیانات مزبور استفاده شده است. نتایج تحلیل منجر به کشف یا پیشنهاد «اصول نظریّه انتخابات ریاست‌جمهوری از دیدگاه رهبری (مدّ ظلّه‌العالی)» شده است که بر اساس چهار محور اساسی، «ساختارسازی انتخاباتی»، «اخلاقگرایی انتخاباتی»، «اصولگرایی انتخاباتی» و «مشروعیّت‌سازی انتخاباتی» استوار است.           


نویسنده            :           حسن بشیر دانشیار دانشگاه امام صادق (ع)

نویسنده            :           جعفر عبدالملکی پژوهشگر و مدیرکل پژوهش استانها و خارج از کشور مرکز تحقیقات صدا و سیما

نویسنده            :           فاطمه احمدی کارشناسی ارشد ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران دانشجو

 

عنوان : طبقه‌بندی استدلال‌ها برای انتخاب رئیس‌جمهوری: الگوپردازی بر پایه درگیری‌های مبتنی بر نگرش

         

چکیده:  رأی دادن در انتخابات ریاست‌جمهوری به‌عنوان یک رفتار سیاسی، همچون دیگر رفتارهای اجتماعی، مبتنی بر نگرش‌هایی است که ارزیابی‌های سیاسی و اجتماعی رأی‌دهنده را به نمایش می‌گذارد. این ارزیابی‌ها، در سایه استدلال‌هایی بیان میشود که نه تنها علت ترجیح نامزدی را بر دیگر نامزدها نشان میدهد، بلکه میتواند بیانگر سطح و نوع درگیری افراد با انتخابات باشد. درگیری، پیامدی برآمده از نگرش ابزاری به انتخابات و درگیری ارزشی بیانگر نگرش اعتقادی و ایدئولوژیک به آن است. در این حال، سطوح درگیری را به دو سطح پایین و بالا تقسیم کرده‌اند. بر پایه نظریه داده مبنا (نظریه زمینه‌ای)، به منظور دسته‌بندی و الگوپردازی استدلال‌ها منتهی به رفتار رأی‌دهی بر پایه درگیری‌های مبتنی بر نگرش، مطالعه‌ای در میان رأی‌دهندگان تهرانی واجد شرایط انجام شد. با مراجعه به 345 نفر از کسانی که دست‌کم یک بار رأی داده بودند، پیرامون اهمیّت و انگیزه‌های مشارکت آنان در انتخابات ریاست‌جمهوری و انتظاراتشان از منتخب خود، مصاحبه‌ای انجام شد. هدفِ مصاحبه استخراج استدلال‌هایی بود که چرایی رأی دادن به نامزد معیّنی را توجیه میکرد. بیش از 3000 استدلال جمع‌آوری شد که پس از عملیات پالایشی، به 609 گویه کاهش یافت. سپس بر پایه سطح و نوع درگیری، استدلال‌ها در چهار گروه در قالب یک جدول 2×2دسته‌بندی گردید. نتایج نشان داد میتوان الگویی از سوگیری‌های استدلالی را بر پایه سطح و نوع درگیری‌های مبتنی بر نگرش طبقه‌بندی و چهار گونه سوگیری استدلالی نخبگان، متعهدان، نیازگشا و شخص- محور را از هم متمایز کرد.   


نویسنده            :           حکیم‌آرا محمّدعلی عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما دانشکده ارتباطات

           

عنوان : تحلیل گفتمان خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری داخلی درباره مناظره‌های انتخاباتی رسانه ملی (1388-1392)

           

چکیده:  مناظره‌های انتخاباتی رسانه ملی، به دلیل قدرت جریان‌سازی خود، بازتاب گسترده‌ای در جامعه و همینطور رسانه‌های سایبری و شبکه‌های اجتماعی دارند. در این میان خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری داخلی به بیان پیشنهادها و انتقاداتی درباره این مناظره‌ها پرداخته و نقاط قوت و ضعف این برنامه‌ها را بررسی کردهاند. در این پژوهش، با استفاده از روش عملیاتی تحلیل گفتمان(PDAM) نحوه بازنمایی مناظره‌های انتخاباتی و سیاسی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری داخلی در بازه زمانی چهار ساله (1388-1392) مورد ارزیابی قرار گرفت. به‌علاوه، پس از تحلیل گفتمانی 144 محور اساسی از اخبار، مقالات و گزارش‌های 30 رسانه سایبری داخلی، 11مورد نقطه قوت و 19 مورد نقطه ضعف این مناظره‌ها از نگاه رسانه‌های سایبری داخلی شناسایی و بررسی شد. سپس در بخش پایانی پژوهش، پیشنهادها و نکاتی در خصوص تقویت مناظره‌ها و ترسیم الگوی مطلوب مناظره‌های انتخاباتی و سیاسی در رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران ارائه شده است.     


نویسنده            :           رامین شمسایی‌نیا دکترای علوم ارتباطات دانشجو دانشگاه علامه طباطبایی

           

عنوان : تحلیل گفتمان اخبار انتخابات ریاست‌جمهوری دوره دهم

           

چکیده:  پژوهش حاضر، با توجّه به اهمیّت و کارکرد رسانه‌های خبری در مقوله مهمّی چون انتخابات و تعیین گفتمان‌ها و انگاره‌های ساخته شده پیرامون آن انجام گرفته است. این پژوهش، بر آن است تا مشخّص کند در انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری، در پایگاه‌های دو رسانه خبری بی‌بی‌سی و رادیو فردا، چه نوع انگاره‌هایی ساخته شده است و گفتمان روانی و تبلیغاتی متون خبری آنها چه بوده است. روش استفاده شده در این پژوهش، روش تحلیل گفتمان است. حجم نمونه شامل دوازده متن خبری است که پایگاه بی‌بی‌سی فارسی 6 متن و پایگاه رادیو فردا نیز 6 متن از این حجم خبری را به خود اختصاص دادهاند. انگاره‌سازی متون خبری پایگاه بی‌بی‌سی فارسی در قبال انتخابات ریاست‌جمهوری ایران مشابه متون خبری پایگاه رادیو فردا انجام شده است. گفتمان‌های روانی و تبلیغاتی، ایجاد تفرقه بین گروه‌های سیاسی و بحران‌آفرینی در کشور در خرداد سال 88 در متون خبری این دو پایگاه حاکم بوده است.  


نویسنده            :           فرامرزیانی سعید دانشجوی دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علوم و تحقیقات

نویسنده            :           علی جعفری دکترای علوم ارتباطات دانشجو دانشگاه علوم و تحقیقات

           

عنوان : بررسی رابطه بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی و مشارکت سیاسی انتخاباتی (مطالعه موردی شهروندان همدان)

           

چکیده:  پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی (داخلی و خارجی) و مشارکت سیاسی انتخاباتی می پردازد. همچنین رابطه بین میزان اعتماد به وسایل ارتباط جمعی (داخلی و خارجی) و مشارکت سیاسی نیز مد نظر بوده است. در این پژوهش، با بهره گیری از یک چارچوب نظری ترکیبی به بررسی تجربی فرضیه، رابطه بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی و مشارکت سیاسی شهروندان همدان پرداخته شده است. نتایج این پژوهش، در خصوص میانگین مشارکت سیاسی انتخاباتی (انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی شهر) نشان میدهد که این نوع از مشارکت با میانگین (93/1 از 4) در سطح نسبتاً متوسّطی قرار دارد. همچنین بررسی میانگین ها در خصوص مشارکت سیاسی انتخاباتی نشان میدهد که بیشترین میانگین با (47/2 از 4) به گویه شرکت در انتخابات ریاست جمهوری اختصاص دارد که بالاتر از سطح متوسّط قرار داشته و از وضعیّت مطلوبی برخوردار میباشد. نتایج پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی نشان میدهد که استفاده از وسایل ارتباط جمعی با میزان مشارکت سیاسی انتخاباتی رابطه مستقیم و معناداری دارد، به این صورت که با افزایش میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی داخلی، مشارکت سیاسی انتخاباتی افزایش مییابد و با افزایش میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی خارجی میزان آن کاهش می پذیرد.   

نویسنده            :           حسین رضایی دانشجوی دکتری جامعه شناسی بررسی مسائل اجتماعی ایران دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


نویسنده            :           سعید خوشبخت کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی

نویسنده            :           قربانعلی ابراهیمی استادیار دانشگاه مازندران

           

 

عنوان : رسانه ها و مناظره های انتخاباتی: گزارشی از مناظره های انتخاباتی تلویزیونی در بریتانیا1 در سال 2010

           

چکیده:  در انتخابات عمومی 2010 بریتانیا، برای نخستین بار مناظره های تلویزیونی انتخاباتی برگزار شد. با ملاحظه مقالات، مصاحبه ها و برنامه های منتشر شده درباره سه مناظره تلویزیونی سال 2010 بریتانیا میتوان گفت: پیش از اینکه رهبران احزاب در بریتانیا با برگزاری مناظره ها موافقت کنند، مردم این کشور پنجاه سال منتظر ماندند. بر اساس یافته های پژوهش های پیشین، کارشناسان رسانه متوجّه شده بودند که مناظره های تلویزیونی، بیش از دیگر اشکال رقابتهای انتخاباتی، دیده میشود؛ کارشناسان رسانه و سیاست در بریتانیا، میدانستند که در سال 2010 میلادی، مردم این کشور، علاقه ای به دیدن سیاستمداران بر روی تلویزیون ها نداشتند. آنان احساس میکردند برای دریافتن و استخراج نظر واقعی سیاستمداران، باید کلی زمان صرف کنند. مردم نمیدانستند به چه کسی اعتماد کنند و نمی دانستند اهداف سیاسی رهبران احزاب، کدام است. در این مقاله، پیشینه مباحث درباره مناظره های تلویزیونی رهبران احزاب سیاسی، گفتگوهای نمایندگان احزاب و رسانه ها و 76 اصل مورد توافق درباره اجرای مناظرهها و شرح مختصری از سه مناظره نخست وزیری ارائه میشود. همچنین به منظور تبیین اهمیّت نقش مجری، شرح کوتاهی از ویژگی های مجریان سه مناظره آورده میشود. از آنجایی که هر مناظره و چگونگی تحلیل عملکرد رهبران سه حزب کارگر، محافظه کار و لیبرال دمکرات، همزمان در سه مرحله و توسّط خبرنگاران شبکه برگزارکننده مناظره، اعضای احزاب و کارشناسان سیاسی و نیز رأی دهندگان صورت میگرفت، چکیدهای از این ارزیابی ها ارائه میشود تا روشن شود چگونه پیش، در حین و پس از برگزاری مناظره، رسانه به ارزیابی آن همّت می گمارد تا رأیدهنده، با آگاهی بیشتر رأی دهد. -1 بریتانیا از چهار بخش تشکیل شده است. سه بخش آن را کشورهای باستانی انگلستان، اسکاتلند و ولز تشکیل میدهند که رویهم بریتانیای کبیر را تشکیل میدهند. بخش چهارم ایرلند شمالی است که در جزیره ایرلند قرار دارد اما در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بریتانیا را انگلستان و گهگاه انگلیس مینامیم.           


نویسنده            :           اسماعیل فلاح رکنی کارشناس ارشد ارتباطات

           

 

 

  

انتشار مقاله بیداری اسلامی مصر و گفتمان رسانه ای جهان

انتشار مقاله در فصلنامه بیداری اسلامی:


بیداری اسلامی مصر و گفتمان رسانه ای جهان:

تحلیل گفتمان نشریات کشورهای خارجی(6 بهمن تا 16 اردیبهشت)

دکتر حسن بشیر

دانشیار دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، drhbashir@gmail.com

رامین چابکی

(دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(علیه السلام)، chaboki@isu.ac.ir )

حسین مهربانی فر

دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(علیه السلام)،mehrabanifar@isu.ac.ir


چکیده:

بیداری اسلامی که از ابتدای سال 2011 میلادی در کشورهای منطقه به اوج خود رسیده ، تحولاتی بنیادین را در کشور مصر رقم زده است. تحولات مزبور آن چنان دارای اهمیت بوده که رسانه­های مختلف جهان (به ویژه مطبوعات) هر یک با توجه به اولویت­های نظام حاکم در کشورهای خود به بازنمایی این رویداد پرداخته و در صدد ایجاد و هژمونیک ساختن گفتمان مورد نظر خود بوده اند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسی 21 یادداشت از 15 نشریه مختلف جهان درباره بیداری اسلامی در مصر از 26 ژانویه 2011 الی 6 مه 2011: مصادف با 6 بهمن تا 16 اردیبهشت پرداخته شده و گفتمان های غالب هر یک از نشریات مزبور به طور مجزا مورد واکاوی قرار گرفته شده به طوری که در مجموع سه رویکرد گفتمانی مشخص در آن­ها شناسایی شده است؛ رویکردهایی که حاکی از مسائل کلیدی و در دستور کار قرار گرفته این نشریات برای مطرح ساختن مسائلی خاص در قبال کشور مصر می باشد


واژگان کلیدی:

مصر، بیداری اسلامی، دیپلماسی رسانه­ای، بازنمایی، تحلیل گفتمان، نشریات غربی، نشریات عربی.


منبع: بشیر، حسن، چابکی، رامین و مهربانی­ فر، حسین(1391)، بیداری اسلامی مصر و گفتمان رسانه­ای جهان: تحلیل گفتمان نشریات کشورهای خارجی(6 بهمن تا 16 اردیبهشت)، مطالعات بیداری اسلامی، سال اول، شماره اول، صص 105-69.

 

تضاد دیپلماسی- به نقل از ماهنامه مدیریت ارتباطات

 

«تضاد دیپلماسی» میان گذشته و آینده در ترکیه

دکتر حسن بشیر، استاد دانشگاه امام صادق(ع) در مطلبی با عنوان یک سال گذشت: از «دیپلماسی سکوت» تا «پایان دیپلماسی» که در ویژه نامه نوروزی ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر کرده است به تحلیل مهم ترین وقایع بازتاب یافته در رسانه های دنیا پرداخت. وی این رویدادها را مورد توجه قرار داده است:

1-        فرودین‌ماه 1390: شبکه جنبش‌های مردمی و ارتباطات اسلامی

2-        اردیبهشت 1390: بیداری اسلامی و دیپلماسی تقابلی

3-        خرداد 1390: تروریسم بحرینی و دیپلماسی سکوت

4-        تیر 1390: دیپلماسی تلفیقی جنگ نرم و قدرت سخت

5-        مرداد 1390: دیپلماسی بحران‌سازی: سوریه و بازنمایی‌های رسانه‌ای

6-        شهریور 1390: سقوط فرعون و دیپلماسی توطئه

7-       مهر 1390: تسخیر سفارتخانه‌ها،‌ بیداری اسلامی و گفتمان مردمی

8-        آبان 1390: بیداری اسلامی و آگاهی مردمی: از فلسطین تا وال‌استریت

9-       آذر 1390: آمریکا و توهم دموکراسی: دیپلماسی علیه دیپلماسی

10-     دی 1390: شکار «جانور» و دیپلماسی سه بعدی آمریکا

دکتر بشیر در تحلیل یازدهمین رویداد مهم در سال 09 با عنوان «دیپلماسی دوشخصیتی» و «افسردگی سیاسی» در مورد ترکیه می نویسد: در جریان بیداری اسلامی ترکیه یکی از کشورهایی است که در تلاش بوده و هست که در جهت منافع خود روابط و گفتمان خود را در این زمینه با کشورهای منطقه بر اساس سیاست خاصی گسترش دهد. در این زمینه برخی از سیاست‌های اتخاذ شده از حالتی دوگانه برخوردار بوده است که نتایجی متفاوت با آنچه که انتظار می‌رفت به دست آورد. این وضعیت دوگانه افسردگی سیاسی را به دنبال داشت که یکی از نمودهای آن تغییرات آنی و جهت‌گیری‌های متفاوت با گذشته نه چندان دور بود. نگاهی به گفتمان مطرح شده در دو نشریه «استار» (ترکیه) و «الحیات» (انگلستان) بیانگر دیدگاه فوق است که نوعی دیپلماسی دوشخصیتی در اتخاذ تصمیمات لازم برای تعامل مناسب با حوادث جاری جهان و منطقه را منعکس می‌کند:

1-        ترکیه پس از آغاز بیداری اسلامی دیپلماسی «برتری طلبی» را به عنوان خط‌مشی سیاسی خود در منطقه اتخاذ کرد که با واکنش‌های کشورهای منطقه با شکست روبه‌رو شد.

2-        ترکیه با ارائه دیپلماسی «توسعه‌طلبانه» اعتبار خود را تا اندازه زیادی از دست داد.

3-        ترکیه با ایجاد تضاد میان «مدل توسعه ترکیه» و «مدل ایرانی توسعه» در منطقه، دیپلماسی «تضاد منطقه‌ای» را تشدید کرد.

4-        ترکیه با تلاش برای نشان دادن «گسست تحولات منطقه با انقلاب اسلامی»، نوعی از «گسست اسلامی» را در جوامع منطقه تبلیغ کرد که با تحولات واقعی در حال تضاد بود.

5-       ترکیه با تلاش برای ایجاد تضاد میان «بیداری اسلامی منطقه» و «انقلاب اسلامی ایران»، نه تنها «مدل اسلامی ترکیه» را با تضادهای واقعی روبه‌رو کرد، بلکه دوستی ایران را با خطر جدی مواجه ساخت.

6-       دیپلماسی «برتری‌طلبی» و ارئه مدل متفاوت از «توسعه اسلامی»، تلاش برای نزدیک شدن به اتحادیه اروپا بدون توجه به منافع کشورهای منطقه، دخالت در امور سوریه و حمایت از مخالفان، شکست دیپلماسی ترکیه و تلاش برای تصویرسازی شکست دیپلماسی ایران درباره تحولات جهان اسلام، ترکیه را وارد مرحله «تضاد دیپلماسی» میان گذشته و آینده کرد.

حرکت اخیر وزارت امورخارجه ترکیه در تجدید نظر در مورد دیپلماسی «برتری‌طلبی» و اتخاذ رویه‌ای جدید برای ارائه دیپلماسی «تحول‌طلبی» با تجدید نظر در دیپلماسی گذشته و ترسیم دیپلماسی جدید متکی به بازگشت به تشخیص‌های واقعی و ارزش‌گذاری جدی برای منافع کشورهای منطقه و بازتفسیر منافع ترکیه بر اساس نوعی از توازن منطقی در رابطه با کشورهای همجوار و درک عمیق‌تر از جنبش بیداری اسلامی در جهان اسلام، حرکتی است که می‌تواند این کشور اسلامی و مهم منطقه را از پارادوکس نهادینه شده در «دیپلماسی دوشخصیتی» رها سازد و افق‌های جدیدی را از همکاری و دوستی را میان کشورهای منطقه به وجود آورد و آن را از «افسردگی سیاسی» زودرس رها سازد.

متن کامل این تحلیل را در ویژه نامه نوروزی ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید.  این  ماهنامه از طریق سایت www.prshop.ir  بصورت آن‌لاین قابل خریداری است.

 

 

 

 

انتشار مقاله جدید: فرهنگ سازی و بازنمایی نهاد خانواده

انتشار مقاله جدید 

«فرهنگ سازی و بازنمایی نهاد خانواده در تلویزیون با توجه به سند چشم انداز ج.ا.ا» 

نوشته: دکتر حسن بشیر و علی اسکندری 

منبع: فصلنامه تحقیقات فرهنگی «نامه پژوهش فرهنگی» 

سال دوازدهم، شماره مسلسل 46، تابستان 1390 ، صص 7-25  

چکیده: 

امروزه رسانه های جمعی به عنصری مهم تبدیل شده و بر همة عرصه های زندگی اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نفوذی غیر قابل انکار داشته اند. تلویزیون ایران که درسطحی کلان هدف خود را انسان سازی و ایفای نقش دانشگاهی بزرگ معرفی کرده می بایست در ایفای نقشی فرهنگ ساز به شکل جدی ورود پیدا کند.

از این رو در این مقاله ابتدا به چگونگی فرهنگ سازی رسانه ها در ابعاد مختلف فرهنگ پرداخته می شود و در ادامه با توجه به اهمیت نهاد خانواده در جوامع امروزی به چگونگی بازنمایی آن در متون تلویزیونی خواهیم پرداخت. از همین رو در ابتدا پس از بیان تقسیم بندی هایی از فرهنگ، آن را به سه حیطه اصلی باورهای بنیادین، ارزش هاو هنجارها و رفتارها تقسیم کرده، سپس نحوه ورود رسانه در هریک از این ابعاد با توجه به اصول سند چشم انداز را مورد مداقه قرار خواهیم داد. در نهایت آنچه حاصل می آید اینکه رسانه ها به منظور فرهنگ سازی در جامعه و بخصوص نهاد خانواده می بایست تغییراتی را سطح باورهای بنیادین در گام نخست و در ادامه در سطح ارزش ها و درپی آن هنجارها  بوجود آورند؛ همچنین برنامه ریزی بر روی باورهای بنیادین که در قاعده هرم قرار دارد بسیار تاثیر گذارتر از دیگر قسم های هرم خواهد بود چراکه این بعد از فرهنگ اگرچه ممکن است کمرنگ شود اما هیچگاه از بین نخواهد رفت.

کلید واژه ها: تلویزیون، سند چشم انداز بیست ساله، فرهنگ سازی، بازنمایی، خانواده

انتشار مقاله تاریخ فرهنگی سلفیه: از متن گرایی تا زمینه گرایی

انتشار مقاله: تاریخ فرهنگی سلفیه: از متن گرایی تا زمینه گرایی
از: حسن بشیر
در
کتاب بنیادگرایی و سلفیه: بازشناسی طیفی از جریان های دینی
 

به کوشش: هوشنگی، حسین Houshangi, Hossein

              پاکتچی، احمد Pakatchi, Ahmad

عنوان: بنیاد‌گرایی و سلفیه؛ بازاندیشی طیفی از جریان‌های دینی

محل نشر: ناشر، سال نشر: تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، 1390

مشخصات ظاهری: 511 ص

فروست: دانشگاه امام صادق(ع)؛ 271: سیاست اسلامی؛ 27

عنوان اصلی:  Fundamentalism Salafiyya; Identification of a Range of Religious Factions 

قیمت: 90000 ریال

شابک: 9786002140548

نوبت چاپ: چاپ اول

نوع جلد: رقعی (شومیز)

موضوع: 1. سلفیه ـ مقاله‌ها و خطابه‌ها .ـ 2. بنیادگرایی اسلامی ـ مقاله‌ها و خطابه‌ها .ـ 3. بنیادگرایی ـ مقاله‌ها و خطابه‌ها

 

چکیده

بنیادگرایی به عنوان اصطلاحی غربی از سوی پژوهشگران به وام گرفته شد تا بر طیفی وسیع از جریان های احیاگر،‌ سلفگرا و اسلام گرا اطلاق شود که در عین تنوع وتفاوت هایی،‌ با نوعی عطف نظر به قرآن و بنیادهای عملی و عقیدتی صدر اسلام،‌ و با تهذیب آن از زنگارها،‌ با مقاصد سیاسی به تجدید حیات اسلام روی آورده اند. به کارگیری اصطلاحی واحد و در عین حال برگرفته از فرهنگی دیگر،‌ منشأ آشفتگی ها و آمیختگی هایی شده است؛‌ به گونه ای که بعضا ویژگی هایی اختصاصی به سایر جریان ها نیز تعمیم داده شده است. آنچه به ویژه خطیر بودن مسئله خلط را مشخص می کند،‌ یکسان انگاری جریان های تندرو و افراطی سلفی همچون القاعده و طالبان با جریان اسلام انقلابی و سیاسی در ایران است. حال آنکه از طرفی مخالفت گروه های یاد شده سلفی با اصل تشیع تا حد تکفیر هم بالا گرفته است و از سوی دیگر جریان تفکر شیعی که پشتوانه انقلاب اسلامی ایران است، خود از منتقدان جدی جریان تندرو سلفی و عملکرد آن محسوب می گردد. بر این اساس‌،‌ بررسی مفهومی بنیادگرایی و مفاهیم مشابه مانند اسلام گرایی، اسلام سیاسی،‌ اسلام انقلابی،‌ اصلاح گرایی، احیاگری و بیداری اسلامی،‌ و تمایز نهادن میان جریان های گوناگون سلفی سنی و غیر سنی از سویی،‌ و مشخص کردن وجوه فارق در مبانی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران از این جریانها،‌ واجد اهمیت بالایی است. طبیعتا این فرقگذاری به لحاظ علمی در پرتو مداقه در مؤلفه های نظری و عملی این جریان ها و توجه به تفاوت طیفی آنها در بسیاری موارد است؛‌ به دیگر سخن،‌ اختلافات نوعا در تأکید افراطی بر یک آموزه یا اصل در برابر اتخاذ موضع متعادل نسبت به آنهاست.

کتاب حاضر در سیزده فصل به شرح زیر منتشر شده است. فصل اول با عنوان «تعریف و رابطه دو مفهوم»؛ در طرح حاضر نیز کوشش شده است یک تعریف شبکه‌ای با رویکردی میان‌رشته‌ای ـ البته محدود به جهان اسلام و از منظر مسلمانان ـ دربارة بنیادگرایی و رابطة آن با پدیدة دینی سلفیه ارائه شود. آن اندازه که به زمینه‌های تاریخی موضوع مربوط می‌شود، هم تاریخ مکتوب و هم زمینه‌های اجتماعی- فرهنگی این جریان در بستر تاریخی‌اش کاویده شده است. در ادامه، زیرساخت‌های نظری جریان‌های بنیادگرا/ سلفی از منظرهای متنوع دین‌شناختی، حقوق، علوم سیاسی و مطالعات فرهنگی مورد تدقیق قرار گرفته است تا تصویری چندجانبه و میان‌رشته‌ای از تحقق نظری بنیادگرایی ارائه شود. فصل دوم با عنوان «زمینه‌های تاریخی سلفیه»؛ نگارنده از زمان بوجود آمدن سلفیه از سده‌های نخست تا زمان حال را بررسی کرده است. فصل سوم با عنوان «بنیادگرایی سلفی: مبانی مشترک نظری»؛ با اذعان به دشواری تحدید مفهومی و مصداقی آنچه بنیادگرایی خوانده می‌شود، این مقاله می‌کوشد برخی از بنیان‌های نظری اندیشة سلفی و بنیادگرایی را با تأکید بر آثار ابن‌تیمیه، قطب و محمد بن عبدالوهاب آشکار کند. فصل چهارم با عنوان «تاریخ فرهنگی سلفیه: از متن گرایی تا زمینه گرایی»؛ بیان می‌دارد که جریان سلفیه در دو رویکرد «متن‌محور» و «زمینه‌محور» باعث ایجاد گرایش‌های مختلف در جامعه اسلامی شده، که اولی گرایش اخباری‌گری و وهابی‌گری و دومی نوگرایی اسلامی و احیای هویت اسلامی را به دنبال داشته است. این مقاله به دنبال بررسی تاریخ فرهنگی سلفیه از متن‌گرایی تا زمینه‌گرایی می‌باشد. فصل پنجم با عنوان «آموزه‌ها در حوزه تهذیب دینی»؛ ضمن بررسی پیشینه تاریخی،‌ به بررسی جریان‌های معاصر اهل سنت، و تشیع پرداخته شده است. فصل ششم با عنوان «نگاهی به عدالت در آراء اندیشمندان سلفی معاصر»؛ نگارندگان در این مقاله به بررسی آرای برخی از اندیشمندان سلفی در خصوص عدالت پرداخته‌اند. بر همین اساس؛ برخی عدالت را در زمره اوصاف حاکم و یا به‌عنوان وظیفه‌ای برای حکومت به بحث گرفته‌اند و برخی دیگر با نیم‌نگاهی به مباحث عدالت در غرب به این مقوله پرداخته‌اند، دسته‌ای دیگر به بحث از عدالت در روابط میان ملل اشاراتی داشته‌اند. برخی اندیشمندان سلفی عدالت را در نسبت آن با مساوات و از منظر مادی و اقتصادی به بحث گذاشته‌اند. آنچه در این میان حائز اهمیت است، تلاش دسته‌ای از اندیشمندان سلفی برای تقلیل کلیت اسلام به مقوله عدالت است. اینان چنان از ظلم و استبداد اجتماعی متأثر بوده‌اند که در تفسیر خود از عدالت، اسلام را مترادف با عدالت تفسیر کرده‌اند، به‌نحوی که اگر عدالت در جامعه برقرار شود، گویی که اسلام و احکام اسلامی نیز به مرحله اجرا درآمده است. در ادامه به تبیین دیدگاه‌های مختلف می‌پردازیم. فصل هفتم با عنوان «بازخوردهای بنیادگرایی و سلفیه: چالش‌های نظری با جریان‌های روشنفکری و سنتی»؛ نگارنده در پی مقایسة تاریخی سه جریان بنیادگرایی با جریان‌های روشنفکری و سنتی؛ از جهت شناخت تقابل‌ها در حوزة مبانی نظری هر یک می‌باشد. در بخش نخست، به تقابل بنیادگرایی با نظام‌های مدرنیته و اندیشة سکولاریسم به‌مثابة بدعت و کفر برخورده و رویکرد تطبیق شریعت نزد بنیادگرایان تحلیل شده است. در بخش دوم، تقابل با سازمان سنتی روحانیت و تطورات تاریخی اندیشة دینی بررسی شده و نگرش ایدئولوژیک و انحصارگرایانه و شمولی بنیادگرایان به برداشت دینی خود مورد مطالعه قرار گرفته است. در پایان شاخصه‌های ارائه شده، در خصوص دو نمونة معاصر بنیادگرایی شیعی در عراق تطبیق داده شده است. فصل هشتم با عنوان «زمینه های اجتماعی رشد بنیادگرایی و سلفگرایی در عصر مدرن در جهان اسلام»؛ پس از بررسی تعاریف و برداشت‌های مهم از بنیادگرایی اسلامی در ادبیات معاصر جامعه‌شناسی دین، با اتخاذ رویکردی جامعه‌شناختی و با روش توصیفی- تحلیلی به نقش اساسی تغییرات اجتماعی حاصل از برخورد جامعة مسلمان با پدیدة مدرنیته و مدرنیزاسیون می‌پردازد. براساس دیدگاه و فرضیة متخذ در این مقاله، پیامدهای مدرنیته در جوامع اسلامی یکی از اصلی‌ترین عوامل بروز بنیادگرایی بوده‌اند. عوامل فرعی دیگری نیز در پیوند با ایفای نقش مدرنیته مورد بررسی قرار گرفته‌اند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: عصبیت قومی و عربی، فقدان دموکراسی، فقدان تحصیلات کلاسیک دینی و برخی رویدادهای منجر به بازگشت دین در کشورهای مختلف اسلامی. مقاله سپس به زمینه‌های کنونی موجود در جهان اسلام برای بنیادگرایی اشاره کرده و تداوم گرایشات این‌چنینی را بر پایة داده‌های تاریخی پیش‌بینی کرده است. فصل نهم با عنوان «جریان شناسی بنیادگرایی در جنبش های اسلامی»؛ بر آن است تا بنیادگرایی را ابتدا براساس وضع تعیینی آن تعریف نموده و در ادامه، با تطبیق نهادها با یکدیگر نه با نگاه ارزشی، بلکه به‌صورت پدیده‌هایی عینی و FACTهایی تاریخی، جنبش‌های بنیادگرای اسلامی را مورد شناسایی قرار ‌دهد. فصل دهم با عنوان «ارزش (ضد) امنیتی بنیادگرایی؛با تأکید بر نهضت سلفی- وهابی»؛ نگارنده، ضمن ارائة الگوی امنیتی ایجابی، به بررسی پیامدهای امنیتی ناشی از ظهور بنیادگرایی سلفی در گسترة جهان اسلام و نظام بین‌الملل پرداخته و نشان داده که چگونه آسیب‌های ناشی از این حرکت بر فرصت‌های احتمالی ناشی از آن، غلبه دارد. فصل یازدهم با عنوان «نسبت بنیادگرایی و زیرساخت های فکری انقلاب اسلامی»؛ به دنبال بررسی نسبت بین زیرساخت‌های انقلاب اسلامی و اصول بنیادگرایی است. به عبارت دیگر، سئوال می‌کند که آیا اسلام‌گرایی براساس قرائت شیعی آن که زیربنای ایدئولوژیکی انقلاب اسلامی است، یک ایدئولوژی بنیادگرا محسوب می‌شود؟ بر همین اساس در این مقاله شش رکن برای بنیادگرایی توضیح داده می‌شود که ایدئولوژی انقلاب اسلامی در برخی موارد با آن دارای اشتراک و در مواردی دیگر همراه است. از جمله اینکه هر دو مبانی دینی را مادة اصلی تفکر سیاسی می‌دانند، اما از بُعد افراط‌گرایی و رهیافت دگماتیک در مشی دینی با هم اختلاف دارند. فصل دوازدهم با عنوان «بازشناسی بنیادگرایی و سلفیه در دوران معاصر با تأکید بر طالبان و القاعده»؛‌ تلاش دارد ریشه‌های دینی و سیاسی تفکر سلفی و آموزه‌های جنبش‌های رادیکال سلفی معاصر به‌ویژه القاعده و طالبان مورد بررسی اجمالی قرار گیرد. فصل سیزدهم با عنوان «بنیادگرایی و اصلاح طلبی سلفی: نحوة مواجهه با جایگاه زن در جامعه»؛‌ کوشش دارد تا با تفکیک موضع بنیادگرایان و سلفیه - که خواهان اصلاح جوامع اسلامی بودند- با نظر به تعریفی که هر یک از آنها دربارة هویت فردی و اجتماعی زنان ارائه داده‌اند، به تبیین آرای آنان در باب جایگاه زنان پرداخته شود. ضمن توجه به تحولات دو سدة اخیر و طرح جنبه‌های مختلف مباحث مربوط به هویت زنان، آرای متفکران هر دو جریان درخصوص دو مسئلة بنیادین آموزش زنان و خانواده بررسی می‌شود.

 


 

تروریسم بحرینی و دیپلماسی سکوت

تروریسم بحرینی و دیپلماسی سکوت 

 

  http://www.cmmagazine.ir/portal/tabid/70/articleType/ArticleView/articleId/132/--.aspx 

 

در ماهنامه مدیریت ارتباطات 

خرداد ماه ۱۳۹۰

۵- بمب سیاسی رئیس جمهور

رسانه های بیگانه: قرائتی با تحلیل گفتمانی

«بمب سیاسی رئیس جمهور»

دکتر حسن بشیر

عضو هیئت علمی دانشگاه و استاد ارتباطات بین الملل

drhbashir@gmail.com

منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات- آبان ماه 1389 

 

«شعارهای قضیه فلسطین هر بار با رئیس‌جمهور ایران در این مجمع حضور می‌یابند، و رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد هر بار یک بمب سیاسی پرتاب می‌کند». با چنین جملاتی، روزنامه فراملی «الشرق الاوسط، مورخ 25 سپتامبر 2010 (3 مهر 1389)» که در لندن چاپ می شود، اما سیاست های عربستان سعودی را بدون هیچ ملاحظه ای، ولی با زبانی متفاوت از آنچه در درون کشور یا احیانا در مناسبات سیاسی بیان می کند، گزارش تحلیلی خود را درباره حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل، آغاز می نماید. گویی معنای دیپلماسی عمومی در قرن بیست و یکم برای هر منطقه ای با منطقه دیگر و از هر زمان با زمانی دیگر متفاوت است، که گر چه این مساله یک امر غیر طبیعی نیست، اما آنچه که غیرطبیعی در این زمینه نشان داده می شود، بازی دیپلماتیک با دیپلماسی عمومی است. به عبارت دیگر، در عصر جهانی شدن، روابط بین الملل تحت الشعاع ارتباطات بین الملل به گونه قرار گرفته است که گویی رنگ سیاسی نظام دولت- ملت به اندازه ای کمرنگ شده است که دیگر جایگاهی برای آن تصور نمی رود. در حالیکه آنچه که در این عصر حضور جدی پیدا کرده است، دیپلماسی ترکیبی روابط (Relations) با ارتباطات (Communication)  است که نقشه راه آن را نیز نظام دولت- ملت، اما به شیوه ای دیگر که متناسب با جهانی شدن است طراحی و برنامه ریزی می کند.

ادامه مطلب ...

۴-‌گوته در بوته آزمایش

رسانه های بیگانه: قرائتی با تحلیل گفتمانی

«گوته» در بوتة آزمایش

دکتر حسن بشیر

عضو هیئت علمی دانشگاه و استاد ارتباطات بین الملل 

منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات- مهر ماه 1389

 

«گوته» شاعر بزرگ آلمان را همه می شناسند که چقدر وامدار «حافظ»، شاعر بزرگ ایران است. وی در «دیوان شرقی- غربی» تاثیر شعر حافظ بر شعر خود را بخوبی بازنمایی کرده است. عرفانی که در شعر گوته وجود دارد، تصویر دیگری است از عرفان حافظ که می تواند در فرهنگ غربی معنای خود را به دست آورد. هنر «گوته» تنها در پیوند دادن شعر خود با شعر حافظ نیست، بلکه الهام گرفتن از شعر عارفانه حافظ و تبدیل آن به زبانی قابل فهم برای جهان غرب بود؛ و این خود کار سترگی است.

ادامه مطلب ...

ایرانیان دخالت بیگانگان را نمی پذیرند

رسانه های بیگانه: قرائتی با تحلیل گفتمانی

«ایرانیان دخالت بیگانگان را نمی پذیرند»

حسن بشیر

عضو هیات علمی دانشگاه و استاد ارتباطات بین الملل

  منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات- شهریور ماه 1389                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                              

آنانکه به دنبال نوشته های غربی ها در مورد ایران هستند، استیون کینزر (STEPHEN KINZER) را بخوبی می شناسند. وی در سالهای گذشته یکی از معروفترین کتاب ها در مورد «شاه» به نام «همة مردان شاه» را نوشت. کتاب های دیگر وی از جمله: «آیندة ایران، ترکیه و آمریکا» و «سرنگونی» می باشند. نامبرده به تازگی از ایران بازدید کرده است و مقاله قابل توجهی درباره اوضاع ایران نوشته است. وی در این مقاله تلاش نموده که ماهیت وضعیت حاکم بر ایران و ایرانیان پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری را ترسیم کند. گر چه هنوز وی ماجرا را خاتمه یافته نمی بیند، اما گفته هایی در رابطه با آنچه که گذشته است دارد که می تواند از جنبه های مختلف مورد توجه قرار گیرد.

ادامه مطلب ...

اسلام هراسی: مقدمه ای برای ایران هراسی

رسانه های بیگانه: قرائتی با تحلیل گفتمانی

«اسلام هراسی: مقدمه ای برای ایران هراسی»

حسن بشیر

عضو هیئت علمی دانشگاه و استاد ارتباطات بین الملل

منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات- مرداد ماه 1389

مقدمه:

اسلاموفوبیا (Islamophobia) (اسلام هراسی-ترس از اسلام) مفهومی است که به ترس و پیش داوری و تبعیض غیر عقلانی در برابر اسلام و مسلمانان اشاره دارد(Freedman, 2001:121).  گر چه سابقه این اصطلاح به دهه 1980 باز می‌گردد، اما پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 استفادة بیشتری از این اصطلاح شد. موسسه رانیمد تراست در انگلیس، که به امر تبعیض و نفرت در این کشور می‌پردازد، در 1997 اسلام‌هراسی را ترس و نفرت از اسلام و بنابراین، ترس و نفرت از همه مسلمانان تعریف کرد و ابراز داشت که این اصطلاح بر تبعیض و طرد مسلمانان از زندگی اقتصادی، اجتماعی و عمومی کشور نیز دلالت دارد. همچنین اسلام‌هراسی در بردارندة این برداشت است که اسلام فاقد ارزش مشترک با دیگر فرهنگ هاست، در مقایسه با غرب در موقعیتی فرودست قرار دارد و بیش از آنکه دین باشد، یک ایدئولوژی سیاسی است.» (تبعیض و ناشکیبایی علیه مسلمانان، 1388: 13)

ادامه مطلب ...