هفته «تعطیلی روابط عمومی» یا «بزرگداشت روابط عمومی»
توجه
بسیار خوشحالم که آنچه که در مورد هفته تعطیلی روابط عمومی ها پیشنهاد شد و البته دلایل آن نیز ارائه شدند که مهترین دلیل آن جمع شدن کارگزاران روابط عمومی ها بدور از جار و جنجال و همفکری کردن برای خروج از بن بست های موجود در این حوزه مهم ارتباطی بود، برخی از علاقمندان و صاحبت نظران در این زمینه نظراتی را مطرح کرده اند که خود در غنی سازی این گونه مباحث بسیار مؤثر و مفید می باشد. از همه کسانی که در این زمینه مطالبی را به نگارش در آورده اند سپاسگزارم و خیلی ممنون می شوم که دیدگاههای خودشان را در این زمینه برای اینجانب ایمیل فرمایید.
Drhbashir100@gmail.com
با تشکر و احترام
بشیر
هفته «تعطیلی روابط عمومی» یا «بزرگداشت روابط عمومی»
منبع: پیام آنلاین- پنج شنبه, 31 اردیبهشت 1394 13:30
پیام آنلاین- تیلدا حسینی
امسال از سوی دکتر حسن بشیر نامی آشنا در حوزه ارتباطات و روابط عمومی و استاد ارتباطات بین الملل طرح «هفته تعطیلی روابط عمومی» به جای یک هفته بزرگداشت روابط عمومی، مطرح شد. وی در تشریح این طرح گفته بود: یک هفته، فقط یک هفته، روابط عمومیها در سطح کشور فعالیتهای تبلیغاتی، خبری و ارتباطی خود را تعطیل کنند و به جای آن به یک امر بسیار مهم بپردازند که مهمترین محورها و دستاوردهای آن بدین شرح است: به جای تبلیغات به بررسی اشکالات، انتقادات و طرحهای تبلیغاتی و ارتباطی سازمان بپردازند؛ در این وضعیت مدیران سازمان بطور واقعی با مساله ضرورت یا عدم ضرورت روابط عمومیها روبرو شده و به عبارتی با یک «واقعگرایی عملیاتی» روبرو خواهند شد؛ جامعه با واقعیت جدیدی روبرو میشود و به لزوم یا عدم لزوم تبلیغات پی میبرد و از همه مهمتر مدیران روابط عمومی فرصت طلایی برای «خودارزیابی» و «خودبازنگری» خواهند یافت.
برنامههای گرامیداشت هفته «ارتباطات و روابط عمومی» در استان البرز در حالی برگزاری شد که بسیاری از مدیران روابط عمومی دستگاههای اجرایی در هیچ یک از برنامهها حضور فعالی نداشتند یا با تأخیر خود را به آخرین دقایق اتمام برنامه رساندند. هفته روابط عمومی گذشت ولی این سؤال به قوت خود باقیست که در این عدم حضور که شاید نشان از عدم هماهنگی لازم بین مدیران و مدیران روابط عمومی؛ عدم استقبال از برگزاری چنین برنامههایی به دلیل کلیشهای و تکراری بودن یا حجم بیش از اندازه کارهای محوله به مدیران روابط عمومی باشد، چه کسی مقصر است؟
خالی از لطف نیست اگر بگویم در هفتهای که گذشت توفیق حضور در حداقل دو برنامه مهم «نشست مدیران روابط عمومی با نماینده ولی فقیه در استان البرز» و «نشست هماندیشی مدیران روابط عمومی با استاندار البرز» را داشتم و شاید بیاغراق بگویم از بین بیش از صد دستگاه اجرایی استان البرز 40 نفر هم حضور نداشتند!
بخشی از چرایی پاسخ این سؤال را در تعدد برنامههایی که در هفته قبل سپری کردیم، میتوانیم بیابیم ولی این، همه ابعاد قضیه نیست. شاید بهتر است از دو منظر به این اتفاق بنگریم. ابتدا از نگاه مدیران و مدیران روابط عمومی به این موضوع نگاه میکنیم که مهمترین اصل حضور در چنین برنامههایی را در «مفید و موثر بودن» یک برنامه و خروج از روال کلیشهای و تکراری برنامهها میدانند. دوم این که شاید مدیران روابط عمومی زمان لازم برای پرداختن به ارتقاء روحیه و خروج از روال تکراری برنامه کاری و کمی پرداختن به خود را نداشتند! در هر دو حالت هم جای تأسف دارد. جای تأسف دارد اگر برگزارکنندکان یک برنامه هفتگی تمام جوانب را برای ایجاد انگیزه حضور در مهمانان خود در نظر نگرفته باشند و بسیار بیشتر جای تأسف دارد اگر مدیران به مدیران روابط عمومی این فرصت چند ساعته در روز را نداده باشند که کمی با همکاران خود در مجموعهای گستردهتر مراوده داشته باشند، از تجربیات هم بهره ببرند و اصلا زمان کوتاهی را فارغ از بار مسئولیت به خود بپردازند.
همه ما داستان هیزم شکنی را که به جنگل رفت و در روز اول دهها درخت را قطع کرد ولی روزهای بعد هر چه میگذشت، تعداد درختهایی که قطع میکرد رو به کاهش میرفت را شنیدهایم. همان هیزم شکنی که وقتی به نزد پیر دانایی رفت و علت را جستجو کرد این پاسخ را دریافت کرد که «بعد از اتمام کار روزانه آیا تبر خود را نیز تیز کردهای؟!»
زندگی به اندازه کافی از ما انرژی میگیرد، کار همیشه هست و اگر با انرژی مثبت و خلاقانه انجام شود، به قول مولا امیرالمؤمنین علی (ع) بزرگترین تفریح است. اما اگر آخر قصه کار ما قصه مرد هیزمشکن باشد، کمکم انرژی تحلیل میرود و کیفیت کار افت میکند گرچه ممکن است کمیت کار افزایش یابد. کمی پرداختن به روحیه خود، درواقع حکم تیز کردن تبر است. تبر یک هیزمشکن ابزار کارش است و ابزار یک مدیر روابط عمومی روحیه و شخصیت اوست؛ چرا که وی خارج از محیط اداره یا سازمان نیز همچنان نماینده و سخنگوی سازمان متبوع خود است و حتی در ابراز کوچکترین نقطه نظرات نیز باید جانب احتیاط را رعایت کند مبادا سوء برداشت یا سوء تعبیری از سخنان یا رفتار وی شود.
به نظر شما وقتی چنین فردی که در همه جا و همه شرایط اتیکت سازمان خود را به پیشانی دارد، بار مسئولیت همه اسرار و اطلاعات یک دستگاه را به دوش میکشد و در مقابل انتظاراتی که جامعه، مدیر و اعضای سازمان در قبال این شأن و منزلت از وی دارند، وفادارانه سر تعظیم فرو میآورد، به یک روز در هفته یا یک هفته در سال نیاز دارد تا از زیر بار همه این فشارها قد راست کند؟ از منظر دیگری به کار خود نظر کند؟ با سایر اعضای خانواده روابط عمومی استان آشنا شود، یا خیر؟!
با رصد برنامههای در نظر گرفته شده برای مدیران روابط عمومی استان البرز از خود این سؤال را پرسیدم که: قرار بود در محفلی دوستانه مدیران روابط عمومی ساعتی کنار هم اصل «همدلی و همزبانی» را مرور کنند، اما آنها حتی نتوانستند لحظهای از پشت میز خود غیبت کنند؛ وای به روزی که از آنها درخواست میشد یک هفته واحد روابط عمومی به صورت نمادین و هدفمند از انجام کارهای روابط عمومی خودداری کند!
به نظر میرسد اگر در این هفته دو «طرح تعطیلی روابط عمومی» و «بزرگداشت روابط عمومی» به گونهای عملیاتیتر تلفیق میشد که از یکسو واحد روابط عمومی دستگاههای اجرایی به قول دکتر بشیر فقط یک هفته را به بازنگری، ارتقاء روحیه و از همه مهمتر تأثیرگذاری بیشتر جایگاه روابط عمومی در سازمان و جامعه میپرداختند و از آن سو با تدوین برنامههای آموزشی، مفرح و هدفمندتر این بزرگداشت هر چه باشکوهتر برگزار میشد که خستگی یک سال کاری از دوش آنها برداشته میشد، شرایط ایدهآلتری برای بهرهمندی از این هفته ملی فراهم میشد.
لینک:
http://payamonline.net/city/item/3709-2015-05-22-22-01-37