وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

قاسم سلیمانی نماد قدرت هویتی ایران

 

قاسم سلیمانی نماد قدرت هویتی ایران


حسن بشیر



شهادت سردار بزرگ انقلاب اسلامی، شهید قاسم سلیمانی را باید در چارچوب انقلاب و احیای هویت اسلامی- ایرانی در ابعاد نظری، عملی، گفتمانی و رفتاری تفسیر و تبیین کرد.
انقلاب اسلامی هویتی فزاینده برای جامعه ایران داشت که فاصله معنایی خود را با لشکرکشی ها و امیراتوری گرایی های دیرین تاریخی به شکل عینی و عملیاتی مشخص نمود.
گفتمان سلیمانی علاوه بر اینکه ابعاد نظامی و قدرتمندی ج. ا. ایران را منعکس می کرد، عظمت طراحی، مدیریت، استقامت و تعامل با نیروهای مقاومت را بازگو می نمود که هویتی مضاعف برای انقلاب و امت اسلامی بوجود آورد.
با چنین رویکردی می توان سردار سلیمانی را در حقیقت نماد تجدید هویت قدرتمند ایران در سایه انقلاب اسلامی دانست که در چارچوب فرهنگ مقاومت ابعاد جدیدی را به جهان معرفی کرده است.

این شیوه از کنشگری، «کنشگری هویت محور» است که پتانسیلی مضاعف برای ایران، منطقه و جهان داشت که نشانه های آن با هر زبان و فرهنگی بسادگی قابل رمزگشائی است. گفتمان این کنشگری، که ریشه در منطق هویت «انقلاب-مقاومت» داشت، گفتمان «سلطه-اشغالگری» که سردمدار آن آمریکا و رژیم صهیونیستی است، را به حاشیه راند و آن را به شدت ناکارآمد کرد.

طراح و سردمدار بزرگ ناکارمدی سازی و به حاشیه رانده شدن گفتمان «سلطه-اشغالگری» شهید سلیمانی بود که زخم عمیقی بر سیاست ها و برنامه های منطقه ای و جهانی آمریکا گذاشت. این شیوه از مدیریت که بر پایه «هدفمندی-مقاومت-هدایت» استوار بود نه تنها تقویت کننده هویت تاریخی ایرانیان گردید، بلکه هویت های جوامع اسلامی را زنده ساخت.

زندگی پر افتخار سردار سلیمانی، حیات بخش فرهنگ مقاومت بود که با شهادت وی زنده تر شد. این فرهنگ، نه تنها هویت ساز، بلکه سرنوشت ساز است. سلیمانی، بیش از آنکه یک سردار نظامی جنگ بود، یک شخصیت فرهیخته و شاخص تربیت نسل های انقلابی در منطقه است که آثار آن در آینده های نزدیک و دور روشنتر خواهد شد.

موفقیت های سپهبد سلیمانی، در فهم انقلابی، اطاعت از رهبری، ایمان به پیروزی، همکاری فراملی، هدفمندی و هویت سازی نهفته بود. این ویژگی ها، اگر چه در شخصیت سلیمانی به اوج رسیده بودند، اما دوستان و فرزندان وی در سرتاسر جهان اسلام به ویژه جوامع مسلمان منطقه راه، منطق و شیوه مبارزه و استقامت را از وی آموخته اند و جریان زمان ثابت خواهد کرد که پیروزی نهایی برای ملت های مقاومتر و آزادی خواه تر رقم خواهد خورد. 

پدر علم جامعه شناسی ارتباطات: دکتر بشیر، نماد یک شخصیت دانشگاهی است

شارا - شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران : پدر علم جامعه شناسی ارتباطات: دکتر بشیر، نماد یک شخصیت دانشگاهی است

یکشنبه، 8 مهر 1397 - 13:06 کد خبر:35038


یکی از مهمترین خطوط این شخصیت، عشق به کار علمی است. بارها به او توصیه می شد دست از محافل علمی بردارد. زمانی به خویشتن خویش به پردازد تا درد جانکاهی که او را سخت آسیب می رساند، تسکین پذیرد. استدلال های گوناگون پیش آوردیم از جمله آنکه به ایشان گوشزد کردیم مقابله با طبیعت مطلوب نیست. باید در مواردی با اطاعت از طبیعت، بر او فائق آمد، لیک در بازار عشق، سوداگری و حتی عقل، جایگاهی نداشت.




شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- سالهاست دکتر بشیر را می شناسم. او را فردی فاضل دیدم لیک بر ورای دانش، او نماد یک شخصیت دانشگاهی است.


یکی از مهمترین خطوط این شخصیت، عشق به کار علمی است. بارها به او توصیه می شد دست از محافل علمی بردارد. زمانی به خویشتن خویش به پردازد تا درد جانکاهی که او را سخت آسیب می رساند، تسکین پذیرد. استدلال های گوناگون پیش آوردیم از جمله آنکه به ایشان گوشزد کردیم مقابله با طبیعت مطلوب نیست. باید در مواردی با اطاعت از طبیعت، بر او فائق آمد، لیک در بازار عشق، سوداگری و حتی عقل، جایگاهی نداشت.


تمثیل زیبای هابرماس درباره عقلانیت معنایی را با ایشان می بایست تفسیر کرد.


آنجا که کار در دل آدمی جای دارد بیرون ریختن از آن امکان پذیر نیست. در مقابل، عقلانیت ابزاری که کار عقلی است و با هر زمینه فرود و فراز می یابد.


دیگر رگه این شخصیت پیگیری کار تا اتمام آن است از این رو او را یک کمال طلب (Perfectionist) باید دانست، به بیان زیبای حافظ:
دست از طلب ندارم تا کام دل برآید
یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید


دیگر ویژگی دکتر بشیر، تواضع اوست. این صفت، برازای این انسان است؛ فروتنی همه جا و در برابر همه کس. کمتر انسانی را دیدم چنین متعالی و در عین حال چنین افتاده و فروتن. از همین روست که مشتاقان او بسیارند.


به هنگام رونمایی از کتاب دکتر بشیر در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، یکی دیگر از صفات برجسته این شخصیت را امانتداری او نام بردم. اجتناب از خودمحوری و خودخواهی از خطوط روشن و تابناک این شخصیت است؛ ندیدم جمله ای را بکار برد و حق صاحبش را ادا نکند، حتی زمانی که جمله کوتاه باشد و شاید بعضی براحتی از آن بگذرند. این عادت، چنانچه در خاندان دانش رواج پذیرد، هیچ صاحب اندیشه ای نگران نامش نخواهد بود و زنجیره دانش به طول فراخنای تاریخ به هم پیوست می یابد.


اندیشه شما را در تجلیل از این چهره تابان دانش، علی الخصوص دانش ارتباطات می ستایم. باشد که اقدام شما را به عنوان پیشگامان تقدیر از اصحاب دانش قدر نهند. آنچه در این اقدام، برجسته است، هشیاری و بیداری جامعه دانش است. هزاره سوم نیز چنین اقتضائی دارد. قدرشناسی فرزندان توانا، پویا و زحمتکش! دانایی را قدرشناسی خود موجبات بسط دانش و هم تجلی توسعه پایدار را فراهم می آورد.


باقر ساروخانی

 

 

گفتنی است  همزمان با پانزدهمین کنفرانس بین‌المللی روابط عمومی ایران جایزه دکتر حمید نطقی بنیانگذار روابط عمومی ایران به دکتر حسن بشیر استاد دانشگاه امام صادق (ع) اعطا می‌شود.

 

پانزدهمین کنفرانس بین‌المللی روابط عمومی ایران با موضــوع "برنامه ریزی بر پایه سناریو"، 30 مهر‌ماه سال جاری در تهران برگزار می‌شود.

 

علاقمندان جهت حضور در این کنفرانس‌ می‌توانند با مراجعه به سایت www.irancpr.ir و یا تماس تلفنی با شماره های 88617576 و 88617577 نسبت به کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام اقدام نمایند.

 

 لینک خبر

http://www.shara.ir/view/35038 

دکتر بشیر: هفت سوال در هفت روز هفته روابط عمومی

هفت سوال در هفت روز هفته روابط عمومی

 

همشهری آنلاین

تاریخ : یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 - 19:22:30 کد مطلب:333945

سرویس خبری: ارتباطات >  ارتباطات و روزنامه‌نگاری

 

همشهری آنلاین - دکتر حسن بشیر (استاد ارتباطات بین‌الملل):

هفته روابط عمومی و به ویژه روز ارتباطات و روابط عمومی روز «همگرایی عمومی»، «پیوند علم و عمل» و «صداقت و همدلی» است.

«همگرایی عمومی» در ایجاد و گسترش تفاهم و اتحاد برای آینده‌ای روشن و مطمئن و ساخت جامعه‌ای همفکر و بالنده. «پیوند علم و عمل» در توسعه آموزش و دانش و نیز اقدام بر اساس تفکر، پژوهش و آینده‌نگری. «صداقت و همدلی» در طرح صادقانه مسائل، مشکلات، اقدامات، ‌نتایج و موفقیت‌ها و شکست‌ها و گسترش همزبانی، همفکری و نهایتا همدلی وسیع میان جامعه و کلیه ساختارهایی که به نحوی برای جامعه در هر سطح ممکن خدمت می‌کنند.

 

آشنایی با روابط عمومی

با این رویکردها در هفته روابط عمومی و روز ارتباطات،‌ با هفت سوال کلیدی روبرو هستیم که امیدوارم بتوانیم با همفکری،‌ همدلی،‌ جدیت و کوشش و آینده‌نگری پاسخ آنها را به بهترین شکل بدهیم. این پاسخگویی متوجه همه کس و هیچ کس نیست.

 

آنانکه احساس می‌کنند که می‌توانند به این پرسش‌ها پاسخ دهند،‌ قطعا در سطحی از توانایی و فهم ارتباطی همچنان در صحنه می‌مانند و آنانکه خود را ناتوان در پاسخگویی می‌بییند باید تلاش کنند که خود را به سطح توانایی لازم برسانند تا همگی در جشن بزرگ «موفقیت ارتباطی» که با دستاوردهای بزرگ مزین خواهد بود، شرکت نمایند.

 

اول، آیا روابط عمومی‌ها تا کنون توانسته‌اند سه هدفی که در بالا به شکل روشن برای روز ارتباطات ترسیم شده بودند محقق سازند؟

 

دوم، آیا همگرایی درونی سازمان توانسته است همگرایی بیرون سازمان را نیز رقم بزند؟ و آیا توانسته‌ایم میان این دو یک همگرایی واقعی درونی و بیرونی ایجاد کنیم؟

 

سوم، آیا آموزش‌های کافی ارتباطی در ساختارهای روابط عمومی ما وجود دارد؟‌ و آیا همه کسانی که در این زمینه کارگزار روابط عمومی هستند از دانش کافی ارتباطی برخوردار هستند؟

 

چهارم،‌ آیا صداقت و شفافیت کافی در سازمان ما وجود دارد تا کارگزار روابط عمومی بتواند آن را حس کند و به دیگران منتقل سازد؟

 

پنجم، آیا همدلی واقعی میان روابط عمومی‌ها که قلب سازمان‌ها هستند با مردم که ولی‌نعمتان ما هستند بحدی هست که بتواند میان ما و آنان اعتماد لازم را به وجود آورد؟

 

ششم، آیا تا کنون به صورت جدی و واقعی خودمان را ارزیابی کرده‌ایم و نتایج به دست آمده را بدون هیچ دست کاربرای قضاوت واقعی، در معرض دیگران قرار داده‌‌ایم؟

 

هفتم، آیا واقعا تا کنون به خودمان گفته‌ایم که شاید در جایگاه واقعی خودمان نیستیم و به دلیل ندانم‌کاری و نا آشنایی با حوزه جدی ارتباطات و روابط عمومی باید این جایگاه را به اهل آن بسپاریم؟

 

این هفت سوال،‌ پرسش‌های جدی در این حوزه هستند که به نظرم اگر توانایی پاسخ به آنها را پیدا کنیم می‌توانیم مدعی شویم که در جایگاه بلند و مهم ارتباطی قرار داریم و چنانچه به هر دلیل نتوانیم خود را پاسخگو بدانیم، باید به دنبال راه‌های دیگری باشیم که بتوانیم از خسارت‌های وارده در این حوزه جلوگیری کنیم که این خود بزرگترین خدمت به جامعه است و ثوابی عظیم خواهد داشت.

 

لینک مطلب:

ttp://www.hamshahrionline.ir/details/333945

 

 

پیام دکتر بشیر در تجلیل از سید فرید قاسمی



«سید فرید قاسمی، دوست عزیزی است که سال های سال او را از نزدیک و دور می شناسم. زمانی که با وی آشنا شدم او را اندیشمندی سخت کوش، خوش فکر، زمان شناس،‌ و با اخلاق و ادب دیدم، و طی گذشت زمان، این پختکی و عمق علمی، اخلاق بلند، و توانایی پژوهشی وی در حد اعجاز برای خلق ادبیاتی در حوزه مطبوعات و ارتباطات و روزنامه نگاری، بالنده تر شد و اکنون او را همچون یک دانشنامۀ همه  جانبه و یک رسانۀ فراگیر در این زمینه می بینم که با آرامشی پر قدرت و سکوتی پر تحرک،‌ بدون چشم داشتی از تشویق و تقدیر و تجلیل، کارهای بزرگ خود را برای ثبت در تاریخ و جامعۀ قدرشناس ما جاویدان کرده است.

اکنون نیز که دیر هنگام تجلیل از این اندیشمند سخت کوش و بلند اخلاق، توسط جمعی از دوستان و علاقمندان و قدرشناسان بزرگ مردان صحنۀ علم و عمل ایران اسلامی در حال برنامه ریزی است، این فرصت را باید مغتنم شمرد که این تجلیل ها و قدرشناسی ها زمینه ای مناسب برای شناخت هر چه بیشتر و عمیقتر اندیشه های نو، اندیشمندان سخت کوش و متعهد و پژوهشگران با ایمان و توانمند به وجود آورد که این حرکت عالمانه و خالصانه به دور از هیجان ها و حب و بغض های ناخواسته، قدرشناس مردان و زنان این مرز بوم گردد که در سکوتی پر تلاش همچنان پرچم علم و عمل و اخلاق و ادب را در این کشور باستانی به دوش می کشند و از هر رنج و تحقیر و ندیده شدن خسته نمی شوند.     

تجلیل از دوست گرانقدر جناب آقای سید فرید قاسمی می تواند، صفحه ای نو در شیوه های قدرشناسی و شناخت مردان و زنان بزرگ و بی توقع و سخت کوش و دانشمند این مرز و بوم بگشاید و افق های روشنی را در این زمینه به وجود آورد.

دکتر حسن بشیر

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)

۲۲/۲/۱۳۹۵

تاکتیکهای ایجاد شایعه و مقابله با آن

تاکتیکهای ایجاد شایعه و مقابله با آن


ماهنامه صبح صادق شماره 738

دوشنبه 26 بهمن 1394

دکتر حسن بشیر*


مقابله با تشویش اذهان و مبارزه با شایعه و سیاه نمایی و فریب مردم، نیازمند هوشــمندی، برنامه ریزی و زمانبندی است. نقشه راه مقابله با تشویش اذهان عمومی با این سه عامل اساسی طراحی میشود. مقابله در حقیقت تنها راه زدودن و طرد عوامل تشویق اذهان نیست. گاهی ایجاد ضد جریــان و تغییر جهتگیری افکار عمومی به سمت دیگر، خود بهترین عامل برای مرگ شایعه هاست. در مقابله با تشویش افکار عمومی و شایعه پراکنی شیوه های مختلفی وجود دارد که اولین و ساده ترین آن، مقابله مستقیم اســت. ضدجریــان و ایجاد جریانهای دیگر که هدف آنهــا مقابله نبوده، بلکه تغییر جهتگیری اجتماعی اســت، راه سختتری است که باید با هوشمندی و برنامه ریزی انتخاب کرد. روشــنگری و شفافیت در هر دو زمینه اهمیت بسزایی دارند. اینکه باید چگونه با جامعه سخن گفت، خود به نوعی از تربیت اجتماعی و اخالق سخن گفتن نیاز دارد. تحلیل شایعه و چگونگی گسترش تشویش در جامعه با تبیین حقیقت و شفافیت اطلاعات می تواند بسیاری از مشکلات را در این زمینه مرتفع کند. امروزه، تاکتیکهای مختلفی برای ایجاد شایعه و تشویش اذهان وجود دارد، اما مهمترین آنها، بهره برداری از غفلت اجتماعی و بی توجهی مسئولان است. از طرف دیگر، بی توجهی مسئولان در هر حوزه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره نسبت به مسائل جامعه می تواند زمینه ساز بهره برداری مخالفان و دشمنان و گسترش گفتمانهای مخالف ً در این دو حوزه باشد. به عبارت دیگر، تاکتیکهای دشمن معمولا آنجا که جامعه درباره مساله ای اطلاعات کافی ندارد، میتواند مسئله ساز باشد. این غفلت اطلاعاتی زمینه را برای مانور و حرکت دشمن هموار میکند. از طرف دیگر، دشمن با به کارگیری حربه های مختلف برای اغفالسازی مسئولان در جهت بی توجهی به آنچه در جامعــه میگذرد، با طــرح جریانهای مختلف و درگیریهای کاذب و غیر واقعی، تلاش میکند که در این زمینه به اهداف خود در تشویش افکار عمومی دست یابد.

ســواد رســانه ای یکی از راههای خوب و تا اندازه زیادی کم هزینه برای کنترل تشویش اذهان و از بین بردن شایعه ها و سیاه نماییها برای ایجاد گفتمانهای سیاه در جامعه است، اما این سواد رسانه ای را بیش از آموزش به مردم، باید به مسئولان دولتی، تولیدکنندگان محتوای خبری و توزیع کنندگان رسانه ای آموخت. چنانچه این موارد به خوبی فهم و درک نشــوند، نمیتوان از رســانه که امروزه مهمترین ابزار ساخت افکار اجتماعی است، برای مقابله با تشویش افکار عمومی بهره گرفت. از طرف دیگر، باید جامعه را نســبت به این موارد نیز آگاه کنیم و آموزشهای لازم را بدهیم.

 *استاد ارتباطات بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق)ع(

مفاهیم: ارتباطات ریسک چیست؟

مفاهیم: ارتباطات ریسک چیست؟

 

همشهری آنلاین          

تاریخ : جمعه 23 بهمن 1394 - 15:12:43 کد مطلب:324801

سرویس خبری: ارتباطات >  ارتباطات و روزنامه‌نگاری

 

دکتر حسن بشیر* :

ارتباطات ریسک (Risk Communication)، یکی از مفاهیم جدیدی است که از ترکیب مباحث ارتباطات و مدیریت به شکل میان رشته‌ای مورد توجه قرار گرفته است.

ریسک، یک «مخاطره» است که می‌تواند هم در شیوه ارتباطات پدید آید و هم به شکل مؤثر در مدیریت دیده شود. بسیاری از ریسک‌ها و مخاطراتی که اتفاق می‌افتند، اگر قبل از اتفاق، با مدیریت ارتباطی مورد توجه قرار گیرند، قطعاً یا اتفاق نمی‌افتند یا خطرات آنها کاهش پیدا می‌کند. در حقیقت، ارتباطات ریسک، ارتباطات پیش‌بینی و کاهش خطر است که شیوه‌های ارتباطی، مذاکره، برجسته‌سازی، تفاهم، پیش‌بینی و امثال آن را در این رابطه مورد توجه قرار می‌دهد.

 

جیم تالی (Jim Tully)، ویراستار کتاب «ارتباطات ریسک: آینده چالش‌برانگیز: چینش واژگان در ارتباطات ریسک، ترجمه: حسن بشیر و فهناز مرادی، انتشارات علمی و فرهنگی، 1393» که اخیراً به فارسی ترجمه شده است، ارتباطات ریسک را چنین تعریف می‌کند «ارتباطات ریسک، یک مؤلفه حیاتی اما بعضاً مغفول مانده از مدیریت ریسک است. خواه ریسک مربوط به درون سازمان‌ها، بخش‌­ها (برای مثال بخش خصوصی یا عمومی) یا میان یک بخش و ذی­‌نفعان دیگر (بخش‌های مرتبط دیگر). (تالی، 1393)

 

اسمیت نیز چنین می‌گوید: «در ارتباطات استراتژیک، نوعاً به فرآیند شناسایی، کنترل و به حداقل رساندن آثار رویدادهای غیرمطمئن بر روی سازمان، «مدیریت ریسک» اطلاق می‏‌شود». (اسمیت، 1390: 44).

 

همان‌گونه که اشاره شد، ارتباطات ریسک با مدیریت ریسک پیوندی عمیق دارد. آنچه که در مدیریت ریسک نیز مورد توجه قرار می‌گیرد، نوعی از مدیریت بحران است. بنابراین، مدیریت ریسک در تلاش است که یک مساله، یا یک حادثه، یا یک مشکل را قبل از اینکه به «مرحله بحران» وارد شود، مدیریت کند.

 

اسمیت در رابطه با مدیریت بحران چنین می‌گوید: «مدیریت بحران فرآیندی است که طی آن سازمان با مسائل خارج از کنترل برخورد می‏‌کند. در واقع در اینجا کار بیشتر مبتنی بر مقابله و واکنش به بحران است». (اسمیت، 1390: 45)

 

بنابراین می‌توان بطور خلاصه گفت که مدیریت بحران، فرایند برخورد با مسائل خارج از کنترل است. این وضعیت همان‌گونه که گفته شد، با ارتباطات مؤثر ریسک می‌تواند به حدقل کاهش پیدا کند.

 

به این ترتیب، می‌توان تعریفی پیشنهادی به این شرح را برای مدیریت ارتباطات ریسک ارائه داد که یک مفهوم‌سازی میان رشته‌ای از تعامل مدیریت و ارتباطات در زمینه ریسک است:

 

«مدیریت ارتباطات ریسک: فرآیند شناسایی، کنترل و به حداقل رساندن آثار رویدادهای غیرمطمئن است».

 

به عبارت دیگر، مدیریت ارتباطات ریسک شامل سه حوزه اساسی است که عبارتند از:

 

1- فرآیند شناسایی خطر، سوء تفاهم، درگیری، حادثه و بحران است.

 

2- کنترل موارد فوق. این کنترل می‌تواند در سه مرحه «قبل از وقوع»، «حین وقوع» و «پس از وقوع» بحران باشد. هر مرحله، کنترل‌های خاص خود را دارد که می‌تواند ارتباطات خاص آن را مورد شناسایی قرار داد.

 

3- به حداقل رساندن آثار رویدادهای غیرمطمئن. در حقیقت این حوزه، کاهش‌سازی خطرات را شامل می‌شود. هر نوع کاهش‌سازی خطر می‌تواند با نوع رابطه و ارتباطات انسان با دیگران و نیز محیط زیست مرتبط باشد و با تغییر یا «پالایش ارتباطی» می‌توان از خطر پرهیز کرد و سطح ریسک را کاهش داد.

 

ارتباطات ریسک علاوه بر دو حوزه «مدیریت» و «بحران» به شدت با مفاهیم پنج‌گانه «اضطراب»، «عدم قطعیت»، «ارتباطات مؤثر»، «مدیریت معنا» و «برآشفتگی» نیز ارتباط دارد.

 

رابطه ریسک با نظریه اضطراب و عدم قطعیت را می‌توان از نظر یه گادیکانست (1985) به دست آورد.

 

گادیگانست اضطراب را چنین تعریف می‌کند: «احساسی است که وقتی به وجود می‌آید که یک شخص در باره تعاملات اولیه - مثلا با برخورد با غریبه‌ها برای اولین بار - دارد».

 

وی همچنین عدم قطعیت را «ناتوانی در پیش‌بینی» یک وضعیت می‌داند.

 

گادیکانست، امکان تحقق کلیه ارتباطات را وقتی می‌داند که احساس واقعی ارتباط‌گر میان دو آستانه اضطراب و عدم قطعیت باشد. به عبارت دیگر، اگر فرد ارتباط‌گر بیش از اندازه اضطراب داشته باشد و یا از عدم قطعیت بالائی برخوردار باشد اصولاً با فرد دیگر ارتباط برقرار نخواهد کرد. بنابراین، همیشه ارتباطات میان دو آستانه اضطراب و عدم قطعیت شکل می‌گیرند.

 

با توجه به آنچه گادیکانست درباره اضطراب و عدم قطعیت گفته است، می‌توان درباره «ارتباطات ریسک» نیز چنین گفت:

 

«ارتباطات ریسک حالتی است میان اضطراب/ عدم قطعیت است که چنانچه در میان آستانه این دو قرار گیرد، قابل درک و کنترل بوده و چنانچه خارج از این دو آستانه قرار گیرد، به «بحران ارتباطی» منجر می‌شود».

 

از طرف دیگر ریسک با ارتباطات مؤثر (Effective Communication) ارتباط عمیق دارد. در حقیقت ارتباطات مؤثر، ارتباطات دارای نتیجه و بازخورد است. چنانچه انتقال پیام به بازخورد منجر نشود، اصولاً ارتباطی صورت نگرفته است و سیکل ارتباطی ناقص می‌ماند. ارتباطات ریسک نیز از جنس ارتباطات مؤثر است. به عبارت دیگر، اگر ارتباطات ریسک منجر به نوعی از بازخورد و نتیجه نشود، اصولاً یا ریسک وجود نداشته، یا ریسک قابل درک نبوده و یا ریسک قابل کنترل نبوده است.

 

برای درک هر چه عمیق‌تر رابطه ریسک و ارتباطات مؤثر باید بدانیم که تحقق ارتباطات مؤثر نیازمند وجود پنج عامل زیر است.

 

1- وجود حداقل اضطراب (اطمینان)

 

2- وجود حداکثر قطعیت (عدم تردید)

 

3- حرکت در آستانه اضطراب/ عدم قطعیت

 

4- ایجاد اشتراک معنا

 

5- مدیریت معنا برای تحقق ارتباطات مؤثر

 

با طرح عوامل اساسی فوق در ایجاد ارتباطات مؤثر می‌توان به چگونگی ایجاد ارتباطات مؤثر در وضعیت ریسک نیز پی برد.

 

ارتباطات ریسک در چنین وضعیتی و جهت ایجاد «ارتباطات مؤثر ریسک» نیازمند تحقق عوامل زیر است.

 

1- اطمینان‌سازی (با کاهش اضطراب)

 

2- قطعیت‌سازی (با عدم تردید)

 

3- آستانه‌سازی (حرکت در آستانه اضطراب/عدم قطعیت)

 

4- اشتراک معنا (ایجاد اشتراک معنایی)

 

5- مدیریت معنا (مدیریت ارتباطی ریسک)

 

همان‌گونه که اشاره شد، یکی از مسائل مهم دیگر در حوزه ارتباطات ریسک چگونگی «مدیریت معنا در ارتباطات ریسک» و رفتار ارتباطی است. در این زمینه می‌توان به نظریه گرونیک و هانت اشاره کرد که می‌گوید:

 

«رفتار ارتباطی یک جمع با تحلیل ادراکات آن جمع از یک وضعیت معین قابل پیش­‌بینی و فهمیدن است».

 

این نظریه بیانگر وجود پنج متغیر اساسی در این رابطه است.

 

(1) شناخت مشکل، (تاثیر شناخت در ایجاد ارتباط)

 

(2) شناخت محدودیت، (درک محدودیت‌ها سطح ارتباط را مشخص می‌کند)

 

(3) سطح درگیری، (هر قدر سطح درگیری بیشتر، ارتباط نیز بیشتر است)

 

(4) اطلاع‌جویی، (اطلاع‌رسانی و اطلاع‌جویی وسعت ارتباطات را تامین می‌کند)

 

(5) پردازش اطلاعات، (تعیین درجه اهمیت اطلاعات است که در فعال شدن مخاطبان با موضوع اطلاعات، مؤثر است)

 

همان‌گونه که گفته شد، ارتباطات ریسک و یا در حقیقت «ارتباطات مؤثر ریسک» با مفهوم «برآشفتگی» نیز مرتبط است. در این زمینه باید به مدل پیتر سندمن (Sandman, 1987). و مفهوم «برآشفتگی» اشاره کرد تا رابطه ارتباطات مؤثر ریسک با این مفهوم را درک کرد.

 

مدل ریسک پیتر سندمن چنین است:

 

ریسک= خطر (hazard ) + برآشفتگی.(Outrage)

 

در این زمینه سندمن معتقد است که:

 

«پذیرش ریسک­‌ها توسط مردم به میزان برآشفتگی آن­ها بستگی دارد. (درک حساسیت خطر)».

 

به عبارت دیگر، چنانچه فردی دارای حساسیت بالایی از درک خطر باشد (درجه بالای برآشفتگی» نه تنها ریسک را درک می‌کند، بلکه می‌تواند آن را مدیریت کرده و کنترل کند. و فردی که دارای حساسیت کمی از درک ریسک باشد، در این زمینه از مدیریت کردن آن ناتوان خواهد بود.

 

به اعتقاد سندمن، مدیریت برآشفتگی «موتور ارتباطات ریسک» است. به عبارت دیگر، آنچه که می‌تواند بر ارتباطات ریسک تاثیرگذار باشد و آن را ممکن یا ناممکن کند، برآشفتگی و مدیریت برآشفتگی است.

 

به همین دلیل وی اعلام می‌کند که: «برای ترساندن مردم، برآشفتگی آنان را بسیج نمایید و برای آرام کردن آن­ها، برآشفتگی را کاهش دهید».

 

به همین دلیل می‌توان گفت که زمانی برآشفتگی به وجود می‌آید و احساس آدمی در این زمینه تصعید می‌شود که سطح قابل قبولی از درک ریسک ایجاد شود.

 

گفته می‌شود که برآشفتگی هنگامی به­ وجود می­آید که ریسک به صورت­‌های زیر درک شود: (بیش از 20 عامل وجود دارد که فقط به چند مورد اشاره می‌شود.)

 

(1) داوطلبانه (Involuntary): ریسک داوطلبانه نسبت به ریسک تحمیلی یا اجباری مقبول­تر است؛ برای مثال، وجود فلوئوریداسیون در مخازن آب و پذیرش مردم در این زمینه علی‌رغم وجود برخی از خطرات.

 

(2) کنترل‌ناپذیر (Uncontrollable): هنگامی­که مردم از تغییر شرایط درمانده­اند. مثلا در شرایط بحران‌های اقتصادی.

 

(3) ناآشنا (Unfamiliar): بیگانه، ریسک­های فن­آوری­ پیشرفته نسبت به ریسک­های آشنا، موجب برانگیختن برآشفتگی بیشتری می‌شوند. مثلا درباره مسائل مربوط به اعتیاد به اینترنت و میزان تاثیرگذاری آن بر زندگی انسان.

 

(4) غیرمنصفانه (Unfair): هنگامی­که برخی از مردم باید متحمل ریسک­‌های بیشتری نسبت به سایرین شوند؛ برای مثال، وجود یک زندان در محله آنان.

 

(5) ترسناک (Dreadful): برخی شرایط پزشکی، ترس بیشتری بوجود می­‌آورند؛ برای مثال، ایدز و سرطان.

 

(6) نامعلوم (Uncertain): هنگامی که دانشمندان مردد هستند و مخالف با یکدیگرند. مثلاً درباره تاثیرگذاری یک دارو در معالجه یک بیماری.

 

(7) مشابه (Memorable): رویدادی مشابه که در ذهن جاگرفته است؛ برای مثال، چرنوبیل، تصور ریسک را آسان­‌تر می­‌کند.

 

* استاد ارتباطات بین‌الملل

لینک مطلب:

http://www.hamshahrionline.ir/details/324801

 

«سواد رسانه‌ای» دافع هرز‌نامه‌های مجازی

 

«سواد رسانه‌ای» دافع هرز‌نامه‌های مجازی


جام جم- پنجشنبه 24/10/1394

یادداشت

شماره خبر: 2242779304657710508

 

در بحث هرزه‌نگاری در فضای مجازی چهار مفهوم باید روشن شود، تعمد، غفلت، تخلف و جرم در حوزه هرزه‌نگاری در فضای مجازی.

هر گونه بداخلاقی تا هرزه‌نگاری که به فرد و جامعه لطمه می‌زند و نوعی از فساد را گسترش دهد که مخل قانون و مقررات نوشته شده یا نانوشته شده در جامعه باشد، نوعی جرم است که می‌تواند در صورت غفلت به معنای این که فرد مالک سایت یا صفحه اینترنتی یا مدیر یک شبکه اجتماعی، خود عامدا به عمل نشر موارد فوق اقدام نکند، ولی افراد دیگری به هر شکلی که ممکن است به آن صفحه یا شبکه وارد شوند و موارد مزبور را منتشر کنند، به معنای تخلف تلقی می‌شود که معنا و شیوه برخورد با آن می‌تواند کاملا با جرم متفاوت باشد. این مساله در حوزه‌های مختلف می‌تواند از یک بد‌اخلاقی ساده، تهمت، تا نشر هرزه‌نگاری‌های مختلف متفاوت باشد. بنابراین، اگر چه غفلت در اینجا معنا ندارد، اما می‌تواند به این معنا تفسیر شود که فرد دیگری وارد حوزه فضای مجازی تحت اختیار یک فرد دیگر شود و مطالبی درباره هرزه‌نگاری منتشر کند. این نیز خود یک اقدام مخالف عرف، قوانین، مقررات و آیین‌نامه‌های رسمی و مقررات نانوشته اجتماعی است. غرض از مقررات نانوشته اجتماعی، عمدتا اخلاقیات اجتماعی و چارچوب‌های فکری، اعتقادی و هویتی است که می‌تواند خود منشأ برخورد با بداخلاقی‌ها و هرزه‌نگاری‌ها باشد.

دلایل متعدد هرزه‌نگاری

نمی‌شود برای خلق هرزه‌نامه‌ها در فضای مجازی یک علت خاص معرفی کرد. از طراحی و توطئه‌گری در این زمینه می‌توان سخن گفت تا نوعی از حضور به هر شکل ممکن که برای تفریح، سرگرمی، بیکاری یا امثالهم باشد. البته هرزه‌نامه‌ها نیز می‌توانند به انواع گوناگون تقسیم شوند که می‌تواند از طیف وقت‌گذرانی تا شهوت‌گرایی باشد.

 

فضای مجازی همه افراد را به ارتباطگرانی تبدیل کرده است که در عین تولید پیام و خبر و مطلب خود نیز توزیع‌کننده آن می‌باشند. به عبارت دیگر نوعی از همگرایی رسانه‌ای در اینجا حاکم است که ارتباطگر خود یک تولید‌کننده و یک توزیع‌کننده است و این تولید و توزیع به معنای تولید اولیه توسط افراد نیست، می‌تواند یک تولید ثانویه باشد که فقط توزیع می‌شود. انتخاب مطالب و توزیع آنها نیز به دسترسی افراد به شبکه‌های مختلف، علاقه‌مندی آنان به مطالب، تامین احساس حضور در شبکه و اطلاع‌رسانی به دیگران درباره مشارکت در یک شبکه بستگی دارد.

 

معمولا نمی‌توان گفت این موارد همگی به شکل کورکورانه صورت می‌گیرند. اصولا جامعه ما جامعه‌ای است که وقتی فکر می‌کند به مطلب جدیدی دسترسی پیدا کرده است مایل است به دیگران نیز عرضه کند. این همان «بازنمایی شخصیتی» است که در جامعه به هر شکل ممکن در حال شکل‌گیری است. شاید این خود نوعی از «هویت‌یابی» جدید ارتباط‌گران در فضای مجازی است که احساس نیاز آنها به «بازنمایی خود» را تامین می‌کند.

 

جوانان بیشتر در خطر هستند

 

اگر چه همیشه گفته می‌شود جوانان در معرض خطرات تبلیغات منفی و به‌ویژه هرزه‌نگاری هستند، اما دایره این وضعیت مربوط به سنین مختلف در حال گسترش است. اکنون به نظر می‌رسد به دلیل دسترسی کودکان به شبکه‌های اجتماعی و کلا اینترنت، آنان آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه هستند. دلیل آن نیز روشن است؛ کودکان توانایی تفکیک خوب از بد را ندارند و زود نیز به موارد جدید جذب می‌شوند. اگر این موارد، مسائل غیرآشکار را نیز به صورت آشکار بازنمایی کند، جذابیت آن برای این افراد بیشتر است. اما متاسفانه این دایره در حال گسترش است. هم‌اکنون حتی افرادی در میانسالی تا حتی مرز 50 سالگی نیز در معرض خطرات این مساله هستند. این به معنای این است که مرز میان اخلاق و بداخلاقی در حال کمرنگ شدن است و این خود یک خطر بزرگ اجتماعی است. قبح زدایی از هرزه‌نگاری به هر شکل ممکن، می‌تواند گناه را در جامعه گسترش دهد که این خود خطر بزرگی است که باید به شکل جدی با آن برخورد کرد.

 

لزوم طراحی قوانین سخت‌تر

 

بحث برخورد با چنین مواردی قطعا فقط با تشدید قوانین و برخورد سخت با تولید‌کنندگان یا توزیع‌کنندگان یا خوانندگان، تنها راه مناسب و مفید و موثر نیست‌. البته باید قوانین سخت‌تری در این زمینه طراحی کرد و قبل از آن جامعه را نسبت به وضع آنها توجیه کافی کرد‌. متاسفانه بسیاری از قوانین به‌خصوص در این زمینه به مثابه یک سانسور، یا امر ضد آزادی و... تفسیر می‌شود. یکی از دلایل مهم آن همان عدم فهم جامعه یا تفهیم جامعه نسبت به اصل مساله و چرایی وضع قانون برای آن است. اگر این مساله روشن شود، قطعا فهم جامعه نسبت به قوانین افزایش می‌یابد که خود در اجرای آنها تاثیر خواهد گذاشت. مهم «اخلاق‌سازی» و «تربیت‌سازی» افراد و خانواده‌ها در جامعه در این زمینه است. شاید این بحث از وضع قوانین و تشدید آنها مهم‌تر باشد. جامعه ما یک جامعه اخلاقی، فهیم و آینده‌نگر است. فرهنگ و هویت و دین برای آنها اهمیت دارد. اینجاست که مفهوم «امر به معروف و نهی از منکر» باید به شکل مناسب، دقیق، با تشخیص موقعیت و تاثیرگذاری سخن و عمل انجام گیرد. جامعه‌ای که از این دو امر مهم دور شود، متاسفانه ضربه‌پذیر می‌شود چه در بعد اخلاقی و چه در بعد اجتماعی و فرهنگی و چه در بعد دینی.

 

فرهنگ‌سازی منسجم و برنامه‌ریزی‌شده

 

بحث فرهنگسازی در همه زمینه‌های مربوط به بداخلاقی، ارتکاب منکر، هرزه‌نگاری، تولید و توزیع هرزه‌نگاری و امثالهم باید اولا به شکل منسجم و برنامه‌ریزی شده در میان همه سازمان‌های دولتی و غیر‌دولتی باشد و ثانیا، باید از طرف همه مردم به عنوان یک امر ملی و اجتماعی تلقی گردد که خانواده باید در آن نقش اساسی داشته باشد. بنابراین، در اینجا برنامه‌ریزی منسجم برخورد با این موارد از همه، چه دولتی و چه افراد و خانواده‌ها باید صورت گیرد. در این زمینه علاوه بر توجیه مداوم مردم از سطح خانواده تا مدارس، دانشگاه ها و حتی اجتماعات و خیابان‌ها باید آموزش‌های لازم در این زمینه به شکل برنامه‌ریزی شده و منسجم انجام گیرد. شاید مهم‌ترین مشکل در اینجا عدم فهم رسانه‌ها و کارکردهای آنها توسط مردم و حتی برخی سازمان‌های دولتی و غیر‌دولتی است که می‌توانند در این زمینه نقش داشته باشند. بنابراین، بحث «سواد رسانه‌ای» باید مورد توجه جدی قرار گیرد. سواد رسانه‌ای فقط به عنوان فهم محتوای رسانه‌ای نیست. مهم تر از آن فهم رسانه و جایگاه رسانه در انتقال پیام و چگونگی آن و فرآیند فهم آن توسط جامعه است. در نهایت باید نقش تاثیرگذاری همه محتوا و پیام‌ها اعم از خوب و بد را مورد توجه قرار داد.

 

دکتر حسن بشیر

استاد ارتباطات بین‌الملل و دانشیار دانشگاه امام صادق (ع)


لینک یادداشت:

http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2242779304657710508

 

مفاهیم: ضد جریان (Contraflow) چیست؟

 

مفاهیم: ضد جریان (Contraflow) چیست؟



 

ارتباطات >  ارتباطات و روزنامه‌نگاری - همشهری آنلاین - دکتر حسن بشیر*:

ضد جریان، تولد جریان‌های دیگر خبری است که نه در تقابل با جریان‌های دیگر خبری موجود، بلکه در صدد تاسیس و راه‌اندازی جریان‌های جدیدی است که تلاش می‌کند اخبار جهانی را تحت‌الشعاع قرار داده و سمت و سوی آنها را تغییر دهد.

مفهوم ضد جریان (Contraflow) اگرچه در دهه 80 میلادی متولد شد ولی هنوز به عنوان یک مفهوم جدیدی مطرح است که بعد از تقاضا برای یک «نظم نوین اطلاعاتی و ارتباطی جهان» (NWICO) پیامد تقاضاهای عدم تعهد برای یک «نظم نوین اقتصادی بین المللی» (NIEO) قرار گرفت.

 

تعارض میان شمال توسعه یافته و جنوب در حال توسعه بر سر انتشار اخبار، بخشی از این مناقشه بزرگ بود که به تأسیس کمیسیون بین‌المللی پیرامون اطلاع‌رسانی و ارتباط تحت ریاست شان مک براید منجر شد که در گزارش خود در سال 1980 با عنوان «یک جهان، چندین صدا» نیاز به یک NWICO را تصدیق کرد.

 

ضد جریان، در حقیقت تولد جریان‌های دیگر خبری است که نه در تقابل با جریان‌های دیگر خبری موجود، بلکه در صدد تاسیس و راه‌اندازی جریان‌های جدیدی است که می‌تواند به نوعی مخاطبان را از یک سو به خود جذب کرده و از سوی دیگر وجهه‌سازی متفاوتی برای خود در مقابل دیگران ایجاد نماید.

 

به همین دلیل ضدجریان یک جریان تقابلی (Counter Flow) نبوده و در صدد پاسخگویی به جریان‌های رقیب یا دشمن یا متجاوز بطور مستقیم نیست. در حقیقت، ضد جریان، یک گفتمان جدید خبری است که تلاش می‌کند اخبار جهانی را تحت‌الشعاع قرار داده و سمت و سوی آنها را تغییر دهد.

 

این مفهوم، اگرچه در آغاز در حوزه خبری و در تعارض با جریان‌های غالب خبری جهانی شکل گرفت اما کم کم با گسترش مفهوم «قدرت نرم» و «هژمونی» ابعاد تازه‌ای یافت که در حوزه‌های رسانه‌ای، سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی به شکل وسیعی مورد استفاده قرار گرفت.

 

نمونه‌های عملی تحقق این مفهوم در صحنه‌های مختلف جهانی، تولد سینمای بالیوود در هند در مقابل سینمای هالیوود آمریکا، گسترش نشریات فراملی مانند الحیات و الشرق‌الاوسط در لندن در مقابل نشریات مخصوصا انگلیسی زبان غربی، ظهور شبکه الجزیره در مقابل سی ان ان در جهان عرب، راه‌اندازی شبکه العالم و سپس پرس تی وی در مقابل شبکه‌های عربی و انگلیسی و ایجاد شبکه العربیه در مقابل العالم توسط عربستان سعودی است.

 

همه این نمونه‌های عملیاتی، به دنبال پاسخگویی به طرف یا اطراف مقابل خبری نیستند، بلکه بیش از آنکه در صدد پاسخگویی و تقابل باشند، در پی ایجاد جریان‌های خبری جدیدی هستند که گفتمان جدیدی را در جوامع مختلف ایجاد می‌کند.

 

بسط معنایی این مفهوم در حوزه‌های دیگر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی منجر به خلق جریان‌های جدیدی شد که اگرچه می‌توان با تحلیل‌های مختلف آنها را نوعی از پاسخگویی یا تقابل دانست، اما بیش از هر چیز، خلق مسائل جدید منطقه‌ای یا جهانی برای تغییر جهت‌های ایجاد شده است.

 

به عنوان مثال، هنگامی که یک کشور در یک کشور دیگر دخالت تبلیغاتی سیاسی یا فرهنگی بکند، تنها راه پاسخگویی، مقابله به مثل به عنوان پاسخ مناسب به آن کشور نیست، بلکه ایجاد جریان‌های جدید بر علیه آن در حوزه‌های دیگر در همان کشور یا توسط کشورهای دیگر بر علیه آن نوعی از ایجاد ضدجریان است.

 

یکی از مثال‌های بارزی که در چند سال اخیر در مورد دخالت‌های آمریکا در امور داخلی ایران به عنوان ضدجریان در برابر این دخالت‌ها مطرح شد، فعال‌سازی حضور ایران در حیاط خلوت آمریکا یعنی آمریکای لاتین بود که هدف آن تصعید مخالفت با آمریکا در سرزمین‌های مجاور آن است.

 

ایجاد حزب ا... در لبنان نیز می‌تواند در همین راستا تحلیل شود. حزب ا... یک ضد جریان بزرگ بر علیه رژیم اشغالگر اسرائیل است. حضور فعال‌تر روسیه در سوریه نیز در مقابل دخالت آمریکا در اوکراین و سایر کشورهای همجوار روسیه برای ایجاد فشار بر علیه این کشور، نوعی از مبارزه با آمریکا و غرب تلقی می‌شود.

 

بنابراین می‌توان گفت که ضدجریان به نوعی مقابله غیرمستقیم با ایجاد جریان‌هایی است که می‌تواند پاسخی غیرمستقیم به سیاست‌ها یا تبلیغات و یا عملیات نظامی به شمار رود.

 

این مفهوم، با توسعه امکانات جهانی در گسترش ارتباطات، تحرک وسیع انسان در سطح جهانی، شبکه‌های اجتماعی جایگزین شبکه‌های واقعی اجتماعی و غیره، به یک صحنه مهم مبارزاتی از منظرهای مختلف تبلیغاتی، رسانه‌ای، سیاسی، اقتصادی و نظامی شده است.

 

* استاد ارتباطات بین‌الملل

یک اظهارنظر درباره برند شدن روابط عمومی اسلامی - ایرانی

یک اظهارنظر درباره برند شدن روابط عمومی اسلامی - ایرانی

 

ارتباطات >  ارتباطات و روزنامه‌نگاری - همشهری آنلاین

سه شنبه 8 دی 1394 - 16:47:59  کد مطلب: 319786


دبیر کمیته علمی دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی روابط عمومی ایران، تبدیل روابط عمومی اسلامی- ایرانی به یک برند ملی و بین‌المللی را مستلزم جهش به سمت ایده‌های برتر، اجرایی‌سازی گسترده‌تر و کارآمدی بهتر و قوی‌تر این کنفرانس در دهه دوم برگزاری آن دانست.

به گزارش همشهری آنلاین، دکتر حسن بشیر پس از برگزاری دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی روابط عمومی ایران، گفت: در دهه اول برگزاری کنفرانس بین‌المللی روابط عمومی، بر مفهوم‌سازی، وجهه‌سازی، تولید محتوای علمی، انتقال تجربیات و ایجاد همگرایی میان اعضای خانواده روابط عمومی تمرکز صورت گرفت؛ البته این اهداف باید همیشه مورد توجه قرار گیرد.

 

دانشیار دانشگاه امام صادق (ع) تاکید کرد: در دهه دوم از این کنفرانس و عبور از محتواسازی و وجهه‌سازی برای جایگاه روابط عمومی باید بر روی اخلاق ارتباطی، تعمیق کارآمدی روابط عمومی، مسئولیت‌محوری و آینده‌پژوهی تکیه کرد.

 

استاد ارتباطات بین‌الملل دانشگاه امام صادق (ع) خاطرنشان کرد: مسئولیت اجتماعی باید در همه ابعاد روابط عمومی حضور جدی پیدا کند و اساس روابط میان سازمان و مردم قرار گیرد.

 

وی با توجه به گسترش شبکه‌های اجتماعی، بر بهره‌برداری ساماندهی‌شده و هدفمند از این امکانات وسیع ارتباطی تاکید کرد و گفت: نگاه فقط تجاری به اینترنت، در حوزه رابطه سازمان و مردم، نه تنها منجر به گسترش مادی‌گرایی خالی از اخلاق خواهد شد، بلکه باعث رقابت شکننده میان سازمان‌ها و مردم می‌شود.

 

وی افزود: فضای سایبر امکانات پیام‌رسانی و ارتباطات انسانی را نیز به شدت گسترش داده که باید در این زمینه مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و روابط عمومی‌ها به شکل جدی فعال‌سازی شود.

 

بشیر خطرات گسترش وابستگی شدید به ابزارهای اطلاع‌رسانی بدون داشتن سواد رسانه‌ای مناسب و فهم عمیق چگونگی استفاده از این ابزارها را خطر دیگری برای جامعه دانست و افزود: این خطر می‌تواند به گسیختگی اجتماعی منجر شود.

 

دکتر بشیر، آینده‌نگری و آینده‌پژوهشی را دو عامل مهم کارآمدی روابط عمومی‌ها در سال‌های آینده دانست و تاکید کرد: بدون تحلیل وضعیت کنونی و آینده، روابط عمومی‌ها نمی‌توانند نسبت به فهم موقعیت‌ها و برنامه‌ریزی کامل برای چگونگی تعامل با جامعه در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی داشته باشند.

 

به گزارش همشهری آنلاین، دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی روابط عمومی ایران (ICPR1394) با محوریت «آینده‌پژوهی روابط عمومی با تاکید بر ایران 1404»، ششم دی ماه 94 در تهران برگزار شد.

لینک خبر:


http://hamshahrionline.ir/details/319786/Communication/Journalismcommunicational

نظام مسئولیت اجتماعی در روابط عمومی

نظام مسئولیت اجتماعی در روابط عمومی


شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)

کد خبر: 20454           شنبه، 5 دی 1394

دکتر حسن بشیر استاد ارتباطات بین الملل - مسئولیت گریزی یکی از آفات عمده ای است که می تواند خطرات زیادی را برای هر سازمان و از جمله روابط عمومی ها ایجاد کند. مسئولیت گریزی، به معنای نداشتن نوعی از مسئولیت و یا عدم فهم مسئولیت نیست، بلکه تعارضی برخورد کردن با مسئولیت های واقعی است.

 

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- "دنیس مک کوئیل" محقق برجسته آمریکایی، با انتشار کتابی به نام "نظریه ارتباط جمعی" نظام های رسانه ای جهان را مورد مطالعه قرار داده و به یک طبقه بندی رسانه ای دست یافته است که رابطه: رسانه، دولت، و جامعه را منعکس می کند. در حقیقت آنچه که در این نظام ها به عنوان هسته مرکزی مطرح شده است مفهوم «قدرت» و رابطه آن با «رسانه» است.

 

مک کوائیل در این زمینه با نگاهی به هنجارها و کارکردهای رسانه ها، نظام های ارتباطی جهان را مورد بررسی قرار داده و آنها را به شش دسته تقسیم کرده است:

 

1 - نظام رسانه‌ی اقتدار گرا ( آلمان هیتلری ، ایتالیای موسیلینی و ... )

2 نظام رسانه‌ی آزاد ( غرب )

3 - نظام رسانه‌ی کمونیستی ( شوروی سابق )

4 نظام رسانه‌ی مسئولیت اجتماعی

5 نظام رسانه‌ی توسعه بخش ( وحدت گرا )

6 نظام رسانه‌ی دمکراتیک ( مشارکتی )

 

با نگاهی به شش نظریه هنجاری رسانه ها، می توان به نوعی از تقسیم بندی در مورد روابط عمومی در جهان کنونی که با گسترش امکانات رسانه ای، خود به رسانه ای فعال تبدیل شده است، دست یافت. روابط عمومی ها در جهان معاصر همپای رسانه ها خود به یک رسانه فعال تبدیل شده اند که هم تولید کننده و هم توزیع کننده محتوای رسانه ای می باشند. اما روابط عمومی به مثابه رسانه، با رسانه های جمعی تفاوت معناداری دارند.

 

همانگونه که بر اساس مفهوم مرکزی «قدرت» و رابطه آن با رسانه ها، شش نظریه دنیس مک کوائیل متولد شده اند، می توان مفهوم «مسئولیت اجتماعی» که به نوعی یکی از مهمترین نظریات مزبور در حوزه رسانه ها است، به عنوان مفهوم مرکزی روابط عمومی در نظر گرفت و نظریات هنجاری و کارکردی روابط عمومی ها را طراحی و ارائه نمود.

 

مک کوائیل در نظام رسانه ی مسئولیت اجتماعی معتقد است که بازار آزاد قادر به انجام وعده‌هایش در مورد آزادی مطبوعات نیست و رسانه‌ها باید بین سه اصل : الف) آزادی انتخاب فردی ب )آزادی رسانه‌ها ج ) تعهد رسانه به جامعه، سازگاری بعمل آورد.

 

روابط عمومی ها نیز در این زمینه با توجه به مفهوم مرکزی «مسئولیت اجتماعی» و رابطه آن با «قدرت سازمانی» از یکسو و «جامعه- مردم» از سوی دیگر تابعی از هنجارهای ذیل بوده و بر همین اساس منعکس کننده نوعی از کارکردها و رویکردهایی می باشند که بر همین اساس تعریف شده اند.

 

در این زمینه اگر چه مفهوم «آزادی» در حوزه مسئولیت اجتماعی رسانه های مطرح شده است، اما این مفهوم در مقابل قدرت ها شکل گرفته است که این قدرت در حوزه انتخاب فردی، رسانه و جامعه است.

در همین زمینه می توان «مسئولیت» در حوزه روابط عمومی را در سه محور ذیل مطرح نمود:

(1) مسئولیت سازمان

(2) مسئولیت روابط عمومی

(3) مسئولیت سازمان و روابط عمومی در برابر جامعه

 

این سه رویکرد مسئولیتی چنانچه با همدیگر همسو نباشند، اختلال اساسی در ارتباطات همه آنها ایجاد و نهایتا منجر به «سکته ارتباطی» خواهد شد.

رویکردهای روابط عمومی که می توان آنها را «هنجارشناسی روابط عمومی» در حوزه مسئولیت دانست می تواند در اشکال ذیل دیده شوند:

1- روابط عمومی مسئولیت محور: در این رویکرد، مهمترین وظیفه روابط عمومی «مسئولیت اجتماعی» و توجه به همه ابعاد آن می باشد. مسئولیت داری در روابط عمومی های مسئولیت محور، شامل کلیه فعالیت های آنان است. این ویژگی منعکس کننده مسئولیت محوری سازمان می باشد. سازمانی که خود را در رابطه با جامعه مسئول بداند، روابط عمومی مسئولیت دار را مورد تقویت قرار می دهد. این مسئولیت در دو جهت فعالیت می کند: مسئولیت در رابطه با سازمان و مسئولیت در رابطه با جامعه و مردم. این رویکرد، ضرورترین رویکرد روابط عمومی را مورد تاکید قرار می دهد.

 

2- روابط عمومی مسئولیت پذیر: مسئولیت پذیری، اگر چه داشتن نوعی از رویکرد مسئولانه است، اما عمدتا بر اساس آنچه که به عنوان مسئولیت تعیین می شود، مورد توجه قرار داده و پذیرای آن می گردد. در اینجا، اگر چه مسئولیت پذیری ویژگی قابل توجهی برای روابط عمومی است، اما می تواند به عنوان یک رویکرد منفعلانه معرفی گردد. مسئولیت پذیری یک عمل پیشین گرایانه نیست بلکه اقدامی پسین گرایانه است. البته می توان مفهوم مسئولیت پذیری را به اشکال دیگری معنا نمود ولی آنچه که از این مفهوم مورد نظر می باشد همین معنایی است که مطرح شده است.

 

3- روابط عمومی مسئولیت گریز: مسئولیت گریزی یکی از آفات عمده ای است که می تواند خطرات زیادی را برای هر سازمان و از جمله روابط عمومی ها ایجاد کند. مسئولیت گریزی، به معنای نداشتن نوعی از مسئولیت و یا عدم فهم مسئولیت نیست، بلکه تعارضی برخورد کردن با مسئولیت های واقعی است. روابط عمومی مسئولیت گریز، تلاش می کند که نوعی از مسئولیت های کلیشه ای را برای خود تعریف و از مسئولیت واقعی دور شود. سازمانی که به توهم مسئولیت داری دچار می شود، روابط عمومی مسئولیت گریز را در خود پرورش می دهد. این روابط عمومی، خود نیز سازمان را به سمت «مسئولیت نشناسی» سوق می دهد.

 

4- روابط عمومی مسئولیت نما: روابط عمومی توجیه کننده مسئولیت ها و وظایف، تبیین کننده مسئولیت ها به شکلی که سازمان تمایل داشته باشد، تفسیر کننده چگونگی تعیین مسئولیت ها بر اساس رویکردهای شخصی و نه اجتماعی و مردمی، روابط عمومی مسئولیت نمایی است که اگر چه تلاش می کند رویکرد مسئولانه را به نمایش بگذارد، اما این مسئولیت در قالب اخلاقی عام، و یا در چارچوب اجتماعی و مردمی گنجانده نمی شود، و رویکردی از نوعی مسئولیت است که بر اساس نگاه شخصی و سازمانی طراحی شده است که می تواند برای مسئولیت واقعی سم مهلک باشد.

 

5- روابط عمومی مسئولیت جو: روابط عمومی در جستجوی تعریف مسئولیت عام و خاص برای خود، یک روابط عمومی مسئولیت جو است که دچار نوعی از اختلال در تشخیص وتصمیم گیری است. اما از طرفی می تواند در مسیر قرار گرفتن در راه مسئولیت محوری باشد. در این رویکرد، همفکری با متخصصان، استفاده از تجربیات دیگران، دقت در تشخیص حوزه مسئولیتی خاص در کنار اخلاق مسئولیت عام که می تواند بطور کلی در مطالعات مربوط به مسئولیت اجتماعی دیده شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

 

روابط عمومی ها اگر چه همیشه تلاش می کنند که به شکل مناسب از نظر فهم مسئولانه، مسئولیت محوری، مسئولیت خواهی، مسئولیت پذیری، و کلا تحقق مسئولیت های اجتماعی در حوزه سازمانی، خود را در سطح قابل قبول یا فراتر از آن در سطح بسیار خوبی از این جهت مطرح نمایند، اما آنچه که در این زمینه تعیین کننده است، نه تنها فهم مسئولیت داشتن از منظر خود، بلکه مسئولیت دیدن جامعه و مردم در مورد سازمان و روابط عمومی آن است. دیدن، در اینجا، یک قدرت دو سویه است که باید در روابط عمومی به سمت مردم و مردم به سمت روابط عمومی باشد. این مسئولیت، زمانی دیده می شود که این دو نگاه با همدیگر در نقطه مطلوب تلاقی نمایند.

 

آینده هر روابط عمومی مربوط به ترسیم جایگاه خود از نظر «مسئولیت اجتماعی» است. همه هنجارهای روابط عمومی ها و کارکردهای آنها نهایتا در قالب مسئولیت تعریف و دیده می شود. این قالب و جایگاه، فلسفه وجودی روابط عمومی را تضمین می کند. قالب و جایگاهی که باید بخوبی با فهم فلسفه روابط عمومی و ضرورت آن در جامعه همسو و همگام باشد.